ارتماس

معنی کلمه ارتماس در لغت نامه دهخدا

ارتماس.[ اِ ت ِ ] ( ع مص ) به آب فروشدن. ( منتهی الارب ). فروشدن در آب. اغتماس. انغماس. غمس. در آب غوطه خوردن.

معنی کلمه ارتماس در فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] (مص ل . ) به آب فرو شدن ، در آب غوطه خوردن .

معنی کلمه ارتماس در فرهنگ عمید

سراپا فرورفتن در آب.

معنی کلمه ارتماس در فرهنگ فارسی

( مصدر ) به آب فرو شدن فرو شدن در آب در آب غوطه خوردن بیک باره در آب فرو شدن .

معنی کلمه ارتماس در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه]
ارتماس فروشدن در آب و مانند آن را گویند که در باب های طهارت، صوم و حج از آن بحث شده است. به قول مشهور، فرو بردن سر در آب به طور عمد بر روزه دار حرام است، لیکن در بطلان روزه اختلاف است.
موارد ارتماس
فرو بردن سر در آب، از محرّمات احرام است. در این که ارتماس از مصادیق پوشانیدن سر به شمار می رود تا از این جهت حرام باشد، یا عنوانی مستقل می باشد، اختلاف است. در صورت نخست، حکم، مخصوص مرد است و تفاوتی میان آب و دیگر مایعات نیست. در فرض شک در تحقّق ارتماس، اصل عدم آن است.
[ویکی شیعه] اِرتماس اصطلاحی فقهی به معنای فرو بردن سر در آب که در کتاب های فقهی در قسمت طهارت، حج و روزه درباره آن بحث شده است. به عقیده فقیهان شیعه، فروبردن سر در آب برای شخصِ مُحرم و روزه دار حرام است. همچنین برخی ارتماس را از مبطلات روزه دانسته اند.
واژه «ارتماس» در بحث غسل ارتماسی، وضوی ارتماسی و در برخی از روایات به عنوان فرورفتن در گناه نیز به کار رفته است.

معنی کلمه ارتماس در ویکی واژه

به آب فرو شدن، در آب غوطه خوردن.

جملاتی از کاربرد کلمه ارتماس

گر جهان، پر کنم ز آب گهر به خوی خجلت، ارتماس کنم
مدرسه غسل ارتماسی کرد رفت در سجده مسجد و محراب
در کشتی نجات نه بنشست نوح اگر در آب بحر مهر تو ننمود ارتماس
درون منجلاب و حوض و مبرز بئر و بالوعه پی تطهیر دادن غسلهای ارتماسی را
زاهد دگر به خاک، تیمم چرا کند؟ در جوی مصرعم چو توان کرد ارتماس
نما در بحر عبرت ارتماسی که تا بشناسیش از هر لباسی
علی‌ممسوس‌فی‌ذات‌اللّه است ای قاصراندیشان علی را در بحارعزت حق ارتماس استی