اسائت

معنی کلمه اسائت در فرهنگ معین

(اِ ئِ ) [ ع . ] (مص م . )نک اسائه .

معنی کلمه اسائت در فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) بدی کردن با کسی . ۲ - بد کردن کاری را. ۳ - ( اسم ) بدی مقابل احسان نیکی . یا اسائ. ادب . بی ادبی کردن هتک هرمت کردن بی ادبی . توضیح در رسم الخط عربی ( اسائ ه ) نویسند و در فارسی ( اسائت ) و ( اسائه ) معمول گردیده .

معنی کلمه اسائت در ویکی واژه

نک اسائه.

جملاتی از کاربرد کلمه اسائت

چه اسائت ز من آمد که بدین تشنه دلی به سوی مشرب احسان شدنم نگذارند
إِنَّ رَبِّی عَلی‌ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ هذا کقوله: إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ و قیل معناه: انّ ربّی علی طریق الحق یجازی المحسن باحسانه و المسی‌ء باسائته لا یظلم احدا.
با تو خواهد که کند خسرو مسکین تقریر حال خود را، ولی از بیم اسائت نکند
قوله: وَ هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ الرِّیاحَ بُشْراً بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ اشارت است بباد رعایت که از مهبّ عنایت وزد بر دلهای مؤمنان تا هر چه خاشاک مخالفت بود و انواع کدورت از آن دلها پاک بروبد و شایسته قبول کرامات و ارادات حق گرداند. بنده چون نسیم روح آن ریاح بسینه وی رسد زوائد موارد طلبد و روائح آن سعادت و عنایت جوید، ربّ العزة بمهربانی و لطف خویش چهار در بر وی گشاید: در احسان و در نعمت و در طاعت و در محبت، بنده بحکم بشریت از راه کنودی خویش درآید که: إِنَّ الْإِنْسانَ لِرَبِّهِ لَکَنُودٌ و آن در احسان بر خود به بندد، حق جل جلاله رسول کرامت فرستد با کلید تجاوز و عفو که: انا استر اسائتک برحمتی فانی سیّد لطیف و انت عبد ضعیف، فذلک قوله: وَ هُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَعْفُوا عَنِ السَّیِّئاتِ. همچنین رب العزة در نعمت بر بنده گشاید، بنده بکفران پیش آید که: إِنَّ الْإِنْسانَ لَکَفُورٌ مُبِینٌ، و آن در بر خود به بندد بتقصیر در شکر. حق جل جلاله رسول فضل فرستد با کلید منّت و گوید: ان قصرت انت فی شکری فلا اقصر انا فی بری، فذلک قوله: قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ، سوم در طاعت است که بر بنده گشاید اللَّه و بنده بمعصیت آن در بر خود ببندد. حق تعالی رسول مغفرت فرستد با کلید توبت که: ان اذنبت ذنبا فانا اغفر لک و لا ابالی فذلک قوله: إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً، چهارم در محبت است که اللَّه بلطف خود بر بنده گشاید بنده بجفا پیش آید، بدلیری و بد عهدی آن در بر خود به بندد، رب العزّة رسول حلم فرستد با کلید ستر که: عبدی! ان اجترأت علی سوء المعاملة تجاوز عنک لانی حبیبک و انا الذی قلت: یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ.
اگر بغیبت تو چرخ اسائتیم نمود کنون اسائت و احسان او برابر شد