convincere کسی را با خود هم نظر کردن بوسیله بحث و دلیل
جملاتی از کاربرد کلمه متقاعد کردن
برنارد فورستر در نظر داشت که یک «سکونتگاه آریایی خالص» در دنیای نو بنا نهد، از همین رو مکانی را در پاراگوئه یافته بود که تصور میکرد برای این منظور مناسب است. برنارد و همسرش الیزابت چهارده خانوادهٔ آلمانی دیگر را نیز متقاعد کردند تا در این کلونی که به همین مناسبت «نوئِوا گرمانیا» خوانده میشد، به آنها بپیوندند. این گروه ۱۵ فوریهٔ ۱۸۸۷ آلمان را به مقصد آمریکای جنوبی ترک کردند.
گفته میشود یکی از مقامات دربار گوجوسان به نام یئوک گی گیونگ (歷谿卿)، پس از ناکامی در متقاعد کردن اوگو گوجوسان ، به جین که در شرق گوجوسان قرار داشته، گریخته است.
به گفته کتزیاس، آرتارم در حدود سال ۴۴۹ پ.م. به عنوان میانجی در مذاکرات میان اردشیر و ساتراپ شورشی سوریه بغابوخش، حضور داشت، پس از آن بغابوخش در دو نبرد پی در پی نیروهای دولتی را که علیه او بودند شکست داد. در همان زمان، پسر آرتارم به شدت مجروح شد. بغابوخش در جریان مذاکرات اعلام کرد که تنها در صورت «اعطای خودمختاری» آماده پذیرش صلح است. اماستری ملکه مادر، نیز همراه با دیگر نجیبزادگان ایرانی نیز پیشنهاد دادند، که آرتارم به عنوان ریاست هیئت مذاکره کننده سلطنتی فرستاده شود و پس از متقاعد کردن او با وعدههای زیاد، بغابوخش نیز پذیرفت که صلح کند. پس از مرگ اردشیر و به سلطنت رسیدن داریوش دوم، دیگر نامی از آرتارم در منابع ذکر نشدهاست.
کارتر در خصوص ایران از همهٔ گزینهها از جمله بازدارندگی نظامی حمایت میکند. در سال ۲۰۰۴ او در مقالهای خواهان نابودی کامل و تأیید پذیر برنامهٔ هستهای ایران و کره شمالی شد. او گفته میتوان از چند «چماق» برای متقاعد کردن حکومت ایران به پذیرش یک نتیجهٔ دیپلماتیک بهره جست. کارتر در گزارشی در سال ۲۰۰۶ برای نوشت که یک حمله میتواند یک اثر تأخیری مهم در برنامهٔ هستهای ایران اجرا کند. در گزارش دیگری به همراه دنیس راس، نوشت که سیاستهای بازدارنده در مقابله با «ایدئولوژی افراطی» ایران ناکارامد است.
در سال ۱۸۷۸ در پاریس با بزرگان ایرانی ملاقات کرد که مشغول تدارک ورود ناصرالدین به فرانسه برای نمایشگاه جهانی ۱۸۷۸ بودند. نظرآقا، وزیر مختار ایران در پاریس، ژنرال نریمان خان، آجودان شاه و میرزا حسین خان مشیرالدوله (سپهسالار)، نخستوزیر او را متقاعد کردند که برای احداث خط رشت به تهران از شاه امتیاز راهآهن بخواهد.
متقاعد کردن بیمار به اینکه اسبها تهدیدی برای انسانها نیستند و حتی انسانها نیز شکارچی اسبها بودهاند، میتواند کمک کننده باشد. در دوران پارینهسنگی اسبهای وحشی منبع غذایی مهمی برای انسانها بودهاست. در بسیاری از نقاط اروپا، مصرف گوشت اسب در سراسر قرون وسطی تا دوران مدرن ادامه یافت. علیرغم ممنوعیت مصرف گوشت اسب توسط پاپ در سال ۷۳۲.
پدر ابوفله، با وجود موفقیت بزرگ و رسیدن به نیم میلیون مشترک، کار او را در یوتیوب رد کرد و موضوع تا آنجا پیش رفت که پدرش یوتیوب را فضایی برای شیاطین دانست، اما مادرش برای متقاعد کردن پدرش مداخله کرد و ابوفله به عنوان یک تولید کننده محتوا به کار خود ادامه دهد.
پس از تلاش بینتیجه برای متقاعد کردن استادش، محمود حسابی، برای کمک به اعزام وی به خارج از کشور، در تابستان ۱۳۲۸ به تشویق پدر و با هزینه شخصی خود برای ادامه تحصیل به بخش فیزیک اتمسفر دانشگاه پاریس رفت.
در سال ۱۹۰۶ میلادی، تونی همراه با اولاف گولبرانسون، توما و ویلکه، لانگن را متقاعد کردند که زیمپلیتسیسیموس را به یک شرکت سهامی تبدیل کند، در نتیجه قدرت بیشتری به کارکنان برای کنترل مسیر مجله داد.
هولمز در حالی که هنوز مشغول به تحصیلات تکمیلی خود بود، شروع به تدریس در دانشگاه خود کرد و تمام ۴۳ سال زندگی حرفه ای خود را در آنجا سپری نمود. او در متقاعد کردن کالج برای ایجاد یک دانشکده فلسفه مستقل از بخش انجیلشناسی و الهیات مشارکت داشت، و بیش از دو دهه به عنوان رئیس دانشکده خدمت کرد. او کنفرانس سالانه فلسفه ویتون را در سال ۱۹۵۴ آغاز کرد که در نهایت منجر به ایجاد انجمن فیلسوفان مسیحی در سال ۱۹۷۸ شد. او دوره یک ساله تاریخ فلسفه را برای رشته فلسفه تدریس کرد (این دوره در سال ۲۰۱۵ به صورت آنلاین در دسترس عموم قرار گرفت). هولمز در سال ۱۹۹۴ بازنشسته شد و به عنوان پروفسور بازنشسته معرفی شد. البته او گهگاه به تدریس ادامه داد.