متخلص

معنی کلمه متخلص در لغت نامه دهخدا

متخلص. [ م ُ ت َ خ َل ْ ل ِ ] ( ع ص ) رهایی یافته. ( آنندراج ). نجات یافته و رهائی یافته و آزاد کرده. ( ناظم الاطباء ). || صاحب تخلص. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).مأخوذ ازتازی. تخلص دارنده. ( ناظم الاطباء ). کسی که دارای نام شعری باشد: عمر بن ابراهیم متخلص به خیام. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). و رجوع به تخلص شود.

معنی کلمه متخلص در فرهنگ معین

(مُ تَ خَ لِّ ) [ ع . ] (اِفا. ) کسی که اسم یا لقبی در شاعری برای خود انتخاب کرده باشد، دارای تخلص .

معنی کلمه متخلص در فرهنگ عمید

کسی که لقب یا صفتی که معرف وی در شاعری باشد برای خود انتخاب کرده باشد، دارای تخلص.

معنی کلمه متخلص در فرهنگ فارسی

کسی که لقب یاصفتی که معرف وی درشاعری باشدبرای خودانتخاب کرده باشد، دارای تخلص
( اسم ) کسی که دارای تخلص ( نام شعری ) باشد جمع : متخلصین .

معنی کلمه متخلص در ویکی واژه

کسی که اسم یا لقبی در شاعری برای خود انتخاب کرده باشد، دارای تخل

جملاتی از کاربرد کلمه متخلص

میرزا احمد (۱۲۳۲–۱۲۹۸ه‍. ق) بزرگترین فرزند وصال شیرازی متخلص به وقار است. او همچون پدرش خوشنویس و شاعر بود. دیوان شعری به فارسی به نام بهرام و بهروز که در بمبیی چاپ شده از او باقی مانده‌است.
اتل کمبل لوئیز اندرسون (زادهٔ ۱۶ مارس ۱۸۸۳) متخلص به میسون یک شاعر، مقاله‌نویس، رمان‌نویس و نقاش استرالیایی اوایل قرن بیستم بود. او خود را عمدتاً یک شاعر می‌دانست، اما امروزه بیشتر به خاطر داستان‌های طنز و کنایه‌آمیزش شناخته می‌شود. اندرسون به عنوان یک نویسنده برجسته، هنرمند مدرنیسم و مفسر هنری توصیف شده است.
این روستا در دهستان پایین ولایت قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱٬۱۶۲ نفر (۲۵۸خانوار) بوده‌است. که جمع کثیری از اهالی این روستا رااهل سنت تشکیل می دهند. استادقوث الدین جمشیدی متخلص به مولا خواننده و نوازنده پیشکسوت دوتار ساکن این روستا هستند.نژاد مردم روستا اغلب زرد پوستان شرقی معروف به هزاره که مردمی سختکوش و مذهبی هستند
جعفر ابراهیمی متخلص به «شاهد» شاعر ایرانی است.
از حکام زادگان آن ولایت بوده و خود نیز چندی در آن صفحه حکمرانی نموده. به لقب خانی سرافراز و به صفت عدل و داد ممتاز، به صفات حمیده موصوف و به اخلاق گزیده معروف. در تذکرهٔ علیقلی خان لگزی متخلص به واله این بیت از اودیده شد:
خواجه افضل‌الدین محمد بن حبیب‌الله ترکه اصفهانی، حکیم، قاضی، شاعر، فقیه و عارف قرن ۱۰ قمری، دوران صفوی، به «ترکه» مشهور و در اشعارش به «افضل» متخلص است. وی اهل اصفهان و اصالتاً اجدادش (آل ترکه) از خجند ترکستان بوده است. وی از شاگردان مقدس اردبیلی بوده است. در دوره‌ای قاضی القضاة اصفهان بوده است. نموذج العلوم (مشتمل بر فنون علوم هفتگانه و منطق و حکمت و هندسه و فقه و اصول) از آثار اوست. وی به سال ۹۹۱ق در ری درگذشت و همان‌جا دفن شد.
حبیب‌الله چایچیان متخلص به «حسان» شاعر این قطعه باشد. به گفته ایسنا «حسان» از جمله تاثیرگذارترین شاعران آئینی معاصر بوده است که بارها از سوی سید علی خامنه‌ای مورد تحسین قرار گرفته بود. تنها سه بیت زیر در تصنیف اجرا شده‌است که مصراع نخست هم به صورت «آمده‌ام، آمدم ای شاه پناهم بده» خوانده می‌شود.
متخلص به «حجة الحق» و «راموز» از دانشمندان علوم اسلامی معاصر و شاعر فارسی‌زبان بود. او متخصص ادبیات عربی بود و در رشته‌های ادبیات فارسی، منطق، فلسفه، ریاضیات، اصول، فقه، رجال، حدیث، تفسیر، طب قدیم، نجوم تحصیل کرده بود. او شاگرد عبدالجواد ادیب نیشابوری (معروف به ادیب اول) بود.
اَبوتُرابِ اِصْفَهانی، متخلص به تُرابا (۹۸۹-۱۰۷۲ق/۱۵۸۱-۱۶۶۲م)، خوشنویس و نستعلیقنویس صاحب‌نام و یکی از معروف‌ترین شاگردان میرعماد است که پس از مرگ او به جانشینی‌اش بر مسند تعلیم خط نشست.
ابراهیم کاویان جهرمی متخلص به آگاه در سال ۱۲۸۲ شمسی در جهرم متولد شد. تحصیلات مقدماتی را در جهرم و شیراز و اصفهان گذراند. آگاه در ۲۲ شهریور ۱۳۳۱ اولین شماره روزنامهٔ چاره مردم را در جهرم منتشر ساخت.
اسحاق‌بیگ بیگدلی شاملو مشهور و متخلص به عُذْری (؟ - ۱۷۷۱م) شاعر ایرانی دورهٔ زندی بود.