متشخص

معنی کلمه متشخص در لغت نامه دهخدا

متشخص. [ م ُ ت َ ش َخ ْ خ ِ ] ( ع ص ) جدا و ممتاز. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || مرد معتبر و دارای آبرو و صاحب شأن و خدم و حشم. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تشخص شود.

معنی کلمه متشخص در فرهنگ معین

(مُ تَ شَ خِّ ) [ ع . ] (اِفا. ) ممتاز، دارای تشخص .

معنی کلمه متشخص در فرهنگ عمید

بزرگ و ممتاز، دارای تشخص.

معنی کلمه متشخص در فرهنگ فارسی

شخص بزرگ وممتاز، دارای تشخص
( اسم ) دارند. شخصیت ممتاز : در میان این خاطرات فراموش نشدنی قضی. خانم متشخصی که در بازار کفشدوز های مشهد بحمایت بچه در آمده بود از لحاظ خود مرد گفتنی تر بود ... جمع : متشخصین .

معنی کلمه متشخص در ویکی واژه

distinto
ممتاز، دارای تشخ

جملاتی از کاربرد کلمه متشخص

با گذشت زمان، نام و شهرت وی به عنوان مربی و درمانگر در ناحیه پیچید و به تدریج شاگردان بیشتری از وی تقاضای کمک داشتند. در ۱۹۴۸ کریشنا مورتی شاگرد وی بود و او را بهترین مربی تمام دوران‌ها دانست و به مدت دو دهه این دو با هم همراهی داشتند. سوامی شیواناندا از بزرگان یوگا به او لقب راجای یوگا داد. وی در این زمان از شاگردان معروف ومتشخص زیادی برخوردار بود.