متنافر
معنی کلمه متنافر در فرهنگ معین
معنی کلمه متنافر در فرهنگ عمید
۲. آنچه شنیدن آن مطبوع نباشد، ناخوشایند، ناخوش آهنگ.
معنی کلمه متنافر در فرهنگ فارسی
معنی کلمه متنافر در دانشنامه اسلامی
تنافر به دو قسم لفظی و معنوی تقسیم می شود.
← تنافر معنوی
ستودن نداند کس او را چو هست ••• میان بندگی را ببایدت بستدر این بیت از فردوسی تلفظ دقیق کلمه ی ببایدت این است که در روی حرف «ی» و «د» فتحه قرار می گیرد در صورتی که در بیت این دو حرف در کلمه به شکل ساکن خوانده می شوند. همچنین در بیت زیر از داستان رستم و سهراب در کلمه ی بخواندت نیز تنافر وجود دارد: چو داند بخواندت نزدیک خویش ••• دل مادرت گردد از درد ریشاین که چرا برخی از کلمات نه تنها گوش نواز نیست، بلکه کراهت در سمع دارند بحثی است که قاعده مربوط به آواشناسی و واج شناسی از شعبات علم زبان شناسی است اما در اینجا به طورکلی می توان گفت که تلفظ غیر طبیعی کلمات ایجاد غرابت می کند.
معنی کلمه متنافر در ویکی واژه
دور شونده از یکدیگر.
جملاتی از کاربرد کلمه متنافر
دو خط در فضای سهبعدی اگر صفحهای وجود داشته باشد که هر دوی آنها را شامل شود، آنها با هم همسطح هستند. اگر خطوط موازی باشند یا یکدیگر را قطع کنند این اتفاق میافتد. به دو خطی که همسطح نیستند، خطوط متنافر گفته میشود.