توفي

توفي

معنی کلمه توفي در لغت نامه دهخدا

توفی. [ ت َ وَف ْ فی ] ( ع مص ) جان برداشتن. ( زوزنی ) ( ترجمان جرجانی ، ترتیب عادل بن علی ). میرانیدن. یقال : توفی اﷲ تعالی ؛ ای قبض روحه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) : اﷲ یَتَوَفّی الأنفس حین موتها. ( قرآن 42/39 ). || تمام فاستدن. ( زوزنی ) ( از ترجمان جرجانی ، ترتیب عادل بن علی ). تمام گرفتن حق را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

معنی کلمه توفي در فرهنگ معین

(تُ وَ فّ ) [ ع . ] (مص ل . ) درگذشتن ، مردن .

معنی کلمه توفي در فرهنگ عمید

۱. میرانیدن.
۲. تمام حق را گرفتن.

معنی کلمه توفي در فرهنگ فارسی

جان برداشتن میرانیدن تمام فاستدن

معنی کلمه توفي در دانشنامه عمومی

توفی ( به مجاری: Tófej ) یک سکونتگاه مسکونی در مجارستان است که در زالا واقع شده است.

معنی کلمه توفي در ویکی واژه

درگذشتن، مردن.

جملاتی از کاربرد کلمه توفي

احمد توفیق (عربی: أحمد توفيق؛ زادهٔ ۱ اکتبر ۱۹۹۱) یک بازیکن فوتبال اهل مصر است.