خواب دار. [ خوا / خا ] ( نف مرکب ) پرزدار مانند مخمل. ( ناظم الاطباء ). جامه پرزدار که پود آن مایل به یک جهت است. خوابناک. ( یادداشت مؤلف ). - مخمل خوابدار ؛ مخملی که پود آن بلند است و بجانبی یا هر جانب میل تواند کرد.
معنی کلمه خوابدار در فرهنگ فارسی
پرز دار مانند مخمل
جملاتی از کاربرد کلمه خوابدار
ز آن خوابدار نرگس وزان تابدار گل دارم پر آب نرگس بیدار خویشتن