اسکاف. [ اِ ] ( ع ص ) ( ظ: از شکافتن فارسی ) هر صانع که باآلتی آهنین کار کند. هر اهل حرفه که به آهن کار کند. ( منتهی الارب ). هر صانع. ( مؤید الفضلاء ). کل صانع. ( مهذب الاسماء ). هر پیشه وری. ( ربنجنی ). || یا هر اهل حرفه است سوای کفشگر، که آن اسکف است. ( منتهی الارب ). || یا کفشگر. ( منتهی الارب ) ( ربنجنی ). ارسی دوز. کفش دوز. کفاش. موزه دوز. خفاف. اسکوف. ج ، اساکفة : آلت زرگر بدست کفشگر همچو دانه کشت کرده ریگ در وآلت اسکاف پیش برزگر پیش سگ که ، استخوان در پیش خر.مولوی.|| نجار. درودگر. چوب تراش. || ( اِ ) دردی می. || سر. || ران. ( منتهی الارب ). اسکاف. [ اِ ] ( ع مص )کفشگر شدن : اسکف فلان ؛ اسکاف گردید. ( منتهی الارب ). اسکاف. [ اِ ] ( اِخ ) دو موضع بنواحی نهروان از اعمال بغداد. ( منتهی الارب ). نام دو ناحیه بزرگ موسوم به اسکاف علیا و اسکاف سفلی در عراق ، در جوار نهروان و بین بغداد و واسط. بعد از سلجوقیان به هنگام ویرانی نهروان دو ناحیه فوق نیز ویران گشت. جمعی از دانشمندان و مشاهیر از این سرزمین ظهور کرده بنسبت اسکافی معروف شده اند. رجوع به اسکاف بنی جنید شود. اسکاف. [ اِ ] ( اِخ )( ابوحنیفه ٔ... ) از شعرای مرو بود و در عهد دولت سنجری والی ولایت سخن پروری شد. اگرچه کفشگر بود اما طبعی لطیف داشت و ابیات و اشعار او بسیار است. میگوید: از بس که شب و روز کشم بیدادت چون موم شدم زان دل چون پولادت ای ازدر آنکه دل نیارد یادت چندانکه مرا غم است شادی بادت. هم او راست : رباعی نه گفته بدی غم تو خواهم خوردن غمهای ترا بطبع بنهم گردن من خود بمیان عهد گفتم آن روز بر گفت تو اعتماد نتوان کردن. و له : گر کرد خلاف و نامد امشب یارم من نیز شراب دیدگان پیش آرم با نومیدی غم کهن بگسارم خود فردا را دو صد غم نو دارم. و این قطعه هم او گفته است ، شعر: گرچه او راست کسوت زیبا ورچه ما راست خرقه رسوا ما چو مغزیم در میانه جوز او چو خسته ست در دل خرما. و له : بخور ای سیدی بشادی وناز هر کجا نعمتی بچنگ آری دهردر بردنش شتاب کند گر تو در خوردنش درنگ آری.( لباب الالباب ج 2 صص 175 - 176 ).اما ابوحنیفه اسکافی مشهور، غزنوی است و معاصر مسعود غزنوی. رجوع به ابوحنیفه اسکافی غزنوی شود.
معنی کلمه اسکاف در فرهنگ معین
(اِ ) [ ع . ] (ص . ) کفشگر، کفشدوز.
معنی کلمه اسکاف در فرهنگ عمید
کفاش.
معنی کلمه اسکاف در فرهنگ فارسی
کفشدوز، کفشگر، کسی که پیشه اش کفشدوزی است، اساکفه جمع ( صفت ) کفشگر کفشدوز . از شعرای مرو بود و در عهد دولت سنجری والی ولایت سخن پروری شد اگر چه کفشگر بود اما طبعی لطیف داشت و ابیات و اشعار او بسیار است .
معنی کلمه اسکاف در ویکی واژه
کفشگر، کفشدوز.
جملاتی از کاربرد کلمه اسکاف
دومینیک پرسل در نقش لینکلن باروز برادر مایکل اسکافیلد متهم به قتل برادر معاون رئیسجمهور. (حضور در ۹۰ قسمت، فصل (۱، ۲، ۳، ۴ و ۵)
دیگر اسکاف حکیمی که بخوی مگس است دول حلواست چو حلوا ز همه باز پس است
تاش بعد از آنکه از گرفتن و بستن و کشتن فارغ شد روی باسکافی کرد و گفت:
در ۲ ژوئن، گروه اعلام کرد که تام دنی گروه را ترک کرده است زیرا میخواست بر ازدواج، خانواده و استودیوی ضبط تمرکز کند. او بخشی از روند گروه برای نوشتن مطالب جدید باقی خواهد ماند. اسکاف جایگزین دائمی دنی شد.
امامالحرمین در کودکی در محضر پدرش یادگیری فقه را آغاز کرد تا آنجا که تمامی تألیفات او را بازبینی کرد و بر تحقیقات پدرش افزود. بیست ساله بود که پدرش از دنیا رفت و او بر کرسی تدریس پدر نشست. او از ابوالقاسم اسکافی اسفراینی در مدرسه بیهقی علم اصول آموخت و از ابونعیم اصفهانی کسب فیض نمود و اجازه دریافت کرد.
چون راشدی و اختری و رونی و حسن مختاری و سنایی و اسکافی جوان
تن چو کفشی جانِ حیوانی در او چون کفشگر رازدارِ شاه کی خوانند هر اسکاف را ؟
اسکافا ۱۰٫۰۹ کیلومترمربع مساحت و ۳٬۹۷۱ نفر جمعیت دارد و ۱۰۸ متر بالاتر از سطح دریا واقع شدهاست.
در فصل سوم او به جرم حمل مواد مخدر، پاپوشی که مایکل اسکافیلد برای او ساختهاست به زندان سونا میافتد و سر انجام به کمک مایکل از زندان میگریزد.
در نهایت اعلام شد که آلبوم در ۱۵ نوامبر منتشر میشود، اما یک هفته قبل از انتشار برنامهریزی شده، اعلام شد که آلبوم تا اوایل سال ۲۰۲۰ به تعویق افتاده است، کوین اسکاف، گیتاریست گروه بعداً توضیح داد که به دلیل آن است میکس و کار هنری آلبوم هنوز کامل نشده است. در عین حال، گروه تکآهنگ دیگری به نام «کینه» را در ۲۲ نوامبر منتشر کرد. در ۱۵ آوریل ۲۰۲۰، گروه سومین تکآهنگ «ذهنخوان» را به همراه یک موزیکویدئوی همراه منتشر کرد. در ۱۸ نوامبر، گروه اعلام کرد که آلبوم جدید آنها برای انتشار در ۵ مارس ۲۰۲۱ تنظیم شده است. آنها همچنین چهارمین تکآهنگ «دیوار آجری» را منتشر کردند.
سیلاس وایر میشلدر در نقش هیوایر، هم اتاقی دوم مایکل اسکافیلد که یک بیمار روانی است. اما حافظه فوقالعادهای دارد. او یکی از هشت فراری زندان فکس ریور است که هنگام بازداشت توسط آلکس ماهون تحریک میشود و خودکشی میکند. (فصل اول، دوم و یک قسمت از فصل سوم)
بر اسکاف و درزی و خفّاف زده در شاعری هزاران لاف
چون کار البتکین یکسو شد اسکافی متواری گشت و ترسان و هراسان همی بود.
نوجوانی که عاشق بسکتبال است و در زندان سونا کمکهایی به مایکل میکند و در آخر به همراه مایکل اسکافیلد از زندان سونا فرار میکند.
اسکافی دبیری بود از جملهٔ دبیران آل سامان رحمهم الله.
در کنار این سبک بتدریج سبک دیگری در اوائل قرن چهارم با استفاده از عمومات، اطلاقات و نظائر آن به وسیلهٔ سید حسن بن علی بن ابی عقیل، معاصر شیخ کلینی (م ۳۲۸ ق)، با تألیف کتاب «المستمسک بحبل آل الرسول» ابداع شد که بعدها به وسیلهٔ محمد بن احمد بن جنید، ابو علی کاتب اسکافی صاحب کتاب «تهذیب الشیعة لأحکام الشریعة» و سپس شیخ مفید، محمد بن نعمان (م ۴۱۳ ق) و سید مرتضی، علی بن حسین (م ۴۳۶ ق) صاحب کتاب «الإنتصار، وسائل الناصریات» ادامه یافت، تا این که در اوائل قرن پنجم نوبت به شیخ الطائفة و یگانهٔ دوران، شیخ طوسی رسید.
شیخ الاسلام گفت: پسر وی دیده بود، و شریف حمزهٔ عقیلی هروی بوده به بلخ بودی مقیم برباط کروان کان خداوند کرامات بود و صحبتدار خضر بود. و مستجاب الدعوه و پیر شیخ الاسلام بود و یاران داشت جماعت همه سادات بودند و خداوندان کرامات: چون پیر پارسی و عبدالملک اسکاف و بوالقاسم حنانه. و حسن طبری و عارف عیار و پدر وی شیخ الاسلام بومنصور محمدبن علی الانصاری رحمهم اللّه.
پس اسکافی بر بدیهه جواب کرد و اول بنوشت:
ابن قولویه از مشایخ بسیاری بهره برده که از آن میان میتوان احمد بن ادریس قمی، علی ابن بابویه قمی، ابن ولید قمی، ابن عُقده، محمد بن یعقوب کلینی، ابوعمرو کشّی، عبدالعزیز بن یحیای جَلودی، ابن همام اسکافی و همچنین پدرش محمد و برادرش علی را نام برد. وی همچنین از طریق مکاتبه توانست از ابن ابی عقیل عمانی اجازه بگیرد.
کس فرستاد و اسکافی را بخواند و با او بخلوت بنشست و گفت: