خو گرفتن

معنی کلمه خو گرفتن در لغت نامه دهخدا

خو گرفتن. [ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) انس گرفتن. الفت گرفتن. مأنوس شدن :
اگر زیرکی با گلی خو مگیر
که باشد بجا ماندنش ناگزیر.نظامی ( از آنندراج ). || اعتیاد پیدا کردن. معتاد شدن. عادت کردن :
بد مکن خو که طبع گیرد خو
ناز کم کن که آز گردد ناز.مسعودسعد.گفت من چون درین جهانداری
خو گرفتم بمیهمانداری.نظامی.

معنی کلمه خو گرفتن در فرهنگ فارسی

انس گرفتن الفت گرفتن

معنی کلمه خو گرفتن در ویکی واژه

خوگرفتن
خو کردن، عادت کردن.
آمخته شدن.

جملاتی از کاربرد کلمه خو گرفتن

پردیس احمدیه در یکی از مصاحبه‌هایش دربارهٔ فیلم لاک قرمز گفته «که برای خو گرفتن با رفتار یک دختر نوجوان به مدت یک هفته در کلاس‌های یک دبیرستان دخترانه حضور یافتم و تمام حرکات، خنده‌ها و… آنها رو زیر نظر گرفتم.»
زانکه مجرور خویش را جار است خو گرفتن ز جار ناچار است
یادگیری ساختار نوشتن کدها در آبجکت پاسکال برای برنامه‌نویسان باتجربهٔ پاسکال، ساده است و تنها چند ساعت زمان می‌برد. مشکل اصلی برای این دسته از برنامه‌نویسان خو گرفتن به سبک برنامه‌نویسی شیءگرا خواهد بود.