تکه تکه
معنی کلمه تکه تکه در فرهنگ معین
معنی کلمه تکه تکه در فرهنگ فارسی
معنی کلمه تکه تکه در دانشنامه عمومی
«تکه تکه» در اثر سقوط بر روی ریل قطار، بدنش به دونیم تقسیم شده است.
او که به یک روح کینه توز ( اوندیو ) تبدیل گشته، در باور عام در هنگام شب با نیم تنه بالایی، در ایستگاه های قطار با دستان و آرنجانش، کشان کشان، سرک می کشد و با ستون مهره اش صدای خش خش ایجاد می کند، صدای نزدیک به: تکه تکه.
اگر کسی را ببیند، دنبال او می افتد و او را به شیوه ای که خود مرده است، از وسط نصف می کند. گفته شده که تکه تکه از فرد دربارهٔ محل پاهای گم شده اش می پرسد. .
یک نسخه از این داستان مربوط به یک زن جوان به نام «کاشیما ریکو» است. داستان «کاشیما ریکو» پیش از داستان «تکه تکه» است. و گفته می شود، پاهایش پس از سقوط، با قطار از بدنش جدا شده و جان باخته است. به گفته برخی از نسخه های افسانه وقتی فردی از داستان کاشیما باخبر می شود، ظرف یک ماه پیششان می رود. گفته شده که روح بی پا کاشیما ریکو در دستشویی ها و حمام های عمومی حضور دارد و از آنها می پرسد: «که می دانند پاهای او کجاست؟» اگر فرد با پاسخی که کاشیما آن را نمی پذیرد پاسخ دهد، پاهای او را می برد.
فرد ممکن است با پاسخ دادن به اینکه پاهای او در «بزرگراه میشین» است، جان سالم به در ببرد. یا عبارت «کامن - شینین - ما» یا «نقاب مرگ شیطان» ( که ممکن است ریشه آوایی نام کاشیما باشد ) را بگوید. برخی افسانه کاشیما ریکو را به عنوان، تغییر دستشویی محور افسانه تکه تکه، توصیف می کنند.
معنی کلمه تکه تکه در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه تکه تکه
پروردگار یگانه و یاور را سپاس و درود وی بر سرورمان محمد و تبار او باد. اما بعد، پس از آن که من از تالیف کتاب «المخلاه » فارغ شدم - همان کتاب که از هر چیزی نیک ترین و شیرین ترینش را در خود دارد و در آغاز جوانی بدان پرداخته ام و آن را تکه تکه گرد کرده، انتظام داده و آنچرا که بروزگار حاصلم گشته بود، و چیزهائی که دل خواهد و دیده را لذت دهد، در آن نهاده ام
موضوع نمایشنامه تنها یک جنایت و مکافات نیست، بلکه بحث بر سر جابجایی قدرت در عشایر است؛ جابجایی و نه تفییذ. در عشایر سنگسر تفییذ قدرت بر اساس سنن و اصول خاصی استوار است. یک مرد هنگامی که پسرش به توانایی و تجربه و پشتکار کافی رسید، در طول سالیان تکه تکه قدرت را واگذار می کند تا جایی که در نهایت با احساس آرامش فقط نظاره گر ادامه کارها و زندگی خویش در وجود پسر می شود. این یک آیین است.
با مرگ یعقوب بیگ کاشغریه به سرعت تکه تکه شد. و کاشغر پایتخت او نخست به دست امپراطوری چین و پس از آن جمهوری چین افتاد.
اینهریار هر روز با بانگ خروسی به نام گولینکامبی، که معنی نامش «زرین شانه» است، از خواب برخاسته، خود را برای نبرد میپرورانند. آنها این کار را تا آنجا پی میگیرند که همگی یکدیگر را تکه تکه میکنند. اما شب هنگام به گونهای بسیار شگفت انگیز زخمهای آنها بهبود یافته و در کنار اودین به جشن و شادمانی میپردازند. خوراک و نوشیدنی این جشنها به شیوهای شگفت انگیز فراهم میشوند. خوراک آنها بدست آشپزی به نام الدریم نیر از گوشت گرازی به نام سیریم نیر که هر شب کشته شده و روز دیگر بار زنده میشود، در دیگی به نام آندریم نیر پخته میشود. نوشیدنی ویژهای به نام مید نیز از پستانهای بزی به نام هایدرون، که بر پشت بام والهالا زندگی میکند و از برگهای ایگدراسیل میخورد جاریست که به گسارش اینهریار و اودین میرسد.
مرغ، گوشت یا ماهی بلوری با روش خاص دیگری در آشپزی چینی پخته میشود. در این روش مادهٔ مورد طبخ در دیگ آب جوشی میاندازند. پس از یک یا دو دقیقه جوش زدن زیر دیگ را خاموش میکنند و مادهٔ مورد طبخ را پس از سرد شدن تکه تکه کرده، در ظرف میکشند.
کتاب در حالی آغاز میشود که پرومتئوس به صخرهها زنجیر شدهاست و ایزد خشم قصد دارد جگر او را بیرون بکشد و تکه تکه کند، ولی در عوض پرومتئوس گردن ایزد خشم را میشکند و خود را از زنجیرهایی که پسر عمویش زئوس (خدای یونانی رعد و برق و فرمانروای آسمان) با آنها او را در کوه اسیر کرده میرهاند و میگریزد. زئوس به او فرصت میدهد تا در ازاء یافتن یک انسان قهرمان آزادیش را باز پس گیرد.