توریث

معنی کلمه توریث در لغت نامه دهخدا

توریث. [ ت َ ] ( ع مص ) میراث دادن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). وارث گردانیدن و شریک ورثه کسی نمودن دیگری را. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || آتش جنبانیدن تا شعله زند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). افروختن آتش. ( آنندراج ).

معنی کلمه توریث در فرهنگ معین

(تُ ) [ ع . ] (مص م . ) ارث گذاشتن .

معنی کلمه توریث در فرهنگ عمید

۱. ارث دادن، ارث رسانیدن، میراث گذاشتن.
۲. وارث گردانیدن، کسی را شریک ورثه ساختن.

معنی کلمه توریث در ویکی واژه

ارث گذاشتن.

جملاتی از کاربرد کلمه توریث

«إِنَّ فِی هذا» ای فی هذا القرآن. «لَبَلاغاً» ای وصولا الی البغیة، من اتّبع القرآن و عمل به وصل الی ما یرجو من الثواب. و قیل بلاغا ای کفایة. یقال فی هذا الشی‌ء بلاغ و بلغة، ای کفایة، و القرآن زاد الجنّة کبلاغ المسافر، و قیل انّ فی هذا ای فی توریثنا الجنّة الصالحین لبلاغا و کفایة فی المجازاة. «لِقَوْمٍ عابِدِینَ» مطیعین للَّه سبحانه، و قال ابن عباس: ای عالمین. و قال کعب هم امة محمد (ص) اهل الصّلوات الخمس و شهر رمضان سمّاهم اللَّه عابدین.