معنی کلمات "لغت نامه دهخدا" - صفحه 69
- ژندهپیل
- نطع
- معسکر
- جیوش
- نجاح
- یاری گر
- جیش
- بلگراد
- شه و
- پدربزرگ
- ناخرسندی
- وشمگیر
- نکبتی
- خرسند
- بی فکر
- ققنوس
- کابل
- گمنام
- پر شدن
- حفل
- عارض
- میم
- کافی
- نافه
- نفهم
- بیشعور
- مملو
- کارآزموده
- کاکله
- کاکل
- موفی
- توپر
- بی رنگ
- بی برگ
- مستعین
- مدعو
- دعوی
- هدیر
- شقشقه
- دلق
- دمنه
- رغبت
- گوشمالی
- ناسودمند
- مطروح
- دوستانه
- تحکیم
- پنداشتی
- جهاندار
- بی ریا
- مهموم
- حزین
- مترصد
- جویان
- پراگندن
- گلشکر
- خسک
- مقس
- جسمی
- خوش آیند
- بی مزه
- کاچ
- مهمان نواز
- پایاب
- ناخالص
- نفتی
- حاصلخیز
- من بعد
- پنجگانه
- کامیاب
- کمر
- ماش
- مکن
- تورات
- دجله
- گیر دادن
- گرفتن
- کنیزک
- تامی
- بینالنهرین
- مصوبه
- کارگر
- وصف
- کندک
- تند کار
- نامشروع
- پی درپی
- پی در پی
- گزینه
- وضو
- تو در تو
- چنگش
- کمرا
- نامشخص
- نامدار
- توران زمین
- متخلف
- کوثری
- جهنمی
- یاسین
- خلود
- گشنی
- کذب
- تکذیب
- میعان
- نشدن
- جاری شدن
- مفرش
- وجاء
- پوشیدنی
- رخوت
- جامه دان
- هنرمند
- چوری
- طاقین
- مولف
- مضمضه
- میثم
- وهابی
- حنبلی
- عاله
- چرسی
- چرس
- پنی
- معدوم
- نهنده
- جاعل
- ملتزم
- مژدگانی
- چندلا
- لت انبار
- لت انبان
- دستمال
- جانبداری
- ملیت
- فریمان
- هورا
- مزده
- پری خوان
- کاشته
- گلدار
- فلج کردن
- شهربند
- کشتارگاه
- کلوت
- میرآب
- کاریز
- حاجیآباد
- ردهبندی
- پیروز شدن
- حداقل
- گوارنده
- حرام خوار
- پینو
- مدیره
- هجدهم
- وند
- کرامند
- کندمند
- مند
- پسر
- بهره ور
- دبر
- کام
- وری
- بهرهوری
- تاختگاه
- پیست
- ژرمنی
- گازری
- خاطر جمع
- کج تابی
- ناهنجاری
- خام دست
- کاخ نشین
- خانه بدوش
- پلکان
- مارتینی
- دیوک
- خاکبرداری
- مظنون
- مجرفه
- لیسه
- چمچم
- یرمغان
- خاک انداز
- وابسته بودن
- میتانی
- مواضعت
- خراجگزار
- دنباله دار
- گیاهخوار
- گاوسر
- خرد کردن
- یراعه
- شب تاب
- خنده دار
- چاشنی گیر
- خوانسالار
- گذرانی