توپر

معنی کلمه توپر در لغت نامه دهخدا

توپر. [ پ ُ ] ( ص مرکب ) انباشته. مقابل کاواک و توخالی.از: «تو» ( داخل ، اندرون ) + «پر» ( مملو، انباشته ).

معنی کلمه توپر در فرهنگ عمید

۱. [مقابلِ توخالی] آنچه میان تهی نباشد: لاستیک توپر.
۲. [مجاز] شخص پخته و کارآزموده.
۳. [مجاز] تودار.

معنی کلمه توپر در فرهنگ فارسی

انباشته

جملاتی از کاربرد کلمه توپر

نوردورِگی (فتوپریودیسم) در ارقام گرمسیری معمول نیست به‌طوری‌که ویژگی روزهای بلند عرض‌های بالاتر باعث می‌شود گیاهان بسیار بلند شوند و لذا زمان کافی برای تولید بذر قبل از اینکه با یخ زدگی از بین بروند را ندارند. با این وجود این ویژگی در استفاده از ذرت جهت تولید سوخت زیستی ممکن است مفید باشد. در انتهای ساقه ذرت کاکل ذرت یا همان گل آذین نر وجود دارد. وقتی کاکل رسیده می‌شود و شرایط آب و هوایی گرم و خشک است، بساک‌ها در روی کاکل شکفته می‌شوند و گرده‌ها را آزاد می‌کنند. گرده ذرت آنموفیلوس است (توسط باد منتشر می‌شود) و به خاطر سرعت زیاد پایین افتادنش، بیشتر گرده‌ها به فاصله زیادی از کاکل نمی‌افتند. هر کلاله برای تولید یک‌دانه ذرت باید گرده افشانی شود.
دلم ز عشق توپر آتش است و دیده پر آب شوم چوخاک پس از مرگ وچون بردبادم
نه سوز دوربو که اولسون صاحب مشرب قوری زاهد قرا توپراغی هرگز آب حیوان ایلمک اولماز
آلفافیتوپروتئین پروتئین اصلی است که در دوران جنینی توسط کیسه زرده و کبد جنین تولید می‌شود. این پروتئین شکل جنینی آلبومین است. به مس، نیکل، اسیدهای چرب و بیلی روبین متصل می‌شود. اندازه‌گیری سطح سرمی آن در مادران حامله بخشی از آزمایش‌های غربالگری است.
نوع محیطی تنها ۲% آملوبلاستوماها را شامل می‌شود. درمیان تمام املوبلاستوماهایی که جوانان را درگیر می‌کند، نوع تک کیسیتی ۶% است. نوع توپر، شایع‌ترین نوع آملوبلاستوما است.
شده زلف توپریشان چو دل بلنداقبال مگر از دل پریشان من او سراغ دارد
کتاب اتوپرترهٔ ادوارد لو با ترجمهٔ احسان لطفی توسط انتشارات حرفه هنرمند در ایران منتشر شده‌است.
اول قسمت بیرون، لبه‌دوزی می‌شود و سپس وسط شکل توپردوزی می‌شود.
باغچامیز فاسد اولوب ، هر نه اکرسن اولماز یئری داشلیقدی گره ک توپراقی غربیللنسین
من از غم ایشان چه می دانم و نامه هنگامه ایشان چگونه می خوانم، گفت بیا ای زعفران و قصه خود را باز ران، که دل من از هجر تو پر غم است و دیده من در فراق توپرنم: زعفران گفت این سمن که عالم گذاشته است و این سواد که از جهان برخاسته است دیده مرا تیرگی و خیرگی آورده است و اشک بر رخسار از اشک او افسرده.
آق‌توپراق، روستایی از توابع بخش صفاییه شهرستان خوی در استان آذربایجان غربی ایران است.
دل بر شمع رخت راه نمی‌یافت هیچ چشم توپروانه‌ایش داد به پروانگی
ز استخوانهای سفید است سرکوی توپر پیش تیر تو ز عشاق همین ماند نشان
نه دام سهم توپر دل گذارد و نه جبان نه تاب زخم تو پولاد دارد و نه حریر
در برخی کاربردها، به ویژه آن‌ها که هزینه اهمیت دارد یا به دیرپایی بسیار نیازمندند، آینه‌ها از یک مادهٔ توپر مانند فلز صیقل‌زده، ساخته می‌شوند.
- نقص لوله عصبی (آنانسفالی و اسپینابیفیدا) به‌واسطه سطوح آلفا فیتوپروتئین
دروازهٔ بالو یا سلماس، دروازهٔ توپراق قلعه، دروازهٔ سویوق بولاق یا هازاران یا گازوران، دروازهٔ بازار باش، دروازهٔ ارک، دروازهٔ یوردشاه ودروازهٔ نوگچریانو گذر نام این هشت دروازه است.
آرون (اسلاوی کلیسایی: А҆арѡ́нъ; بلغاری: Аарон ; یونانی باستان: Ἀαρών) پسر کوچکتر آخرین تزار اولین امپراتوری بلغارستان، ایوان ولادیسلاو (حک. ۱۰۱۵–۱۰۱۸). پس از تسخیر بلغارستان توسط بیزانس او به همراه برادرانش وارد ارتش بیزانس شد و در طول دهه‌های ۱۰۴۰ و ۱۰۵۰ یک سری فرماندهی نظامی بالاتر را در استان‌های شرقی امپراتوری بیزانس برعهده داشت که در این فرآیند از پاتریکیوس به پروتوپروئدروس ارتقا یافت. در این مقام، او در اولین نبردها با ترکان مهاجم سلجوقی و همچنین در برابر قیام برادر همسرش آیزاک یکم کومننوس در سال ۱۰۵۷ به جنگ ناموفقی دست زد. خانواده اشرافی آرونیوس به نام او نامگذاری شد و شامل فرزندان او و همچنین فرزندان خواهر و برادرش بود.
نشکسته گرد رنگ ز پرواز دم مزن عنقا ز آشیان توپر می‌کشد هنوز
شفقت ایلن بیرکرت باشین گوتور توپراقدن نیچه یولوندا شفقدن ترلسون قان آفتاب؟