جویان. ( نف ، ق ) جوینده. ( آنندراج ) : باز یارب چونم از هجران دوست باز چون گم گشته ام جویان دوست.فرخی.فانی اشد شوقاً الیک ، بهشت ما ترا جویانست. ( قصص الانبیاء: 242 )... متلهف بود و پویان و مترصد و جویان. ( گلستان سعدی ). || در حال جستن. رجوع به جویا شود.
معنی کلمه جویان در فرهنگ معین
(ص فا. ) جستجو کننده .
معنی کلمه جویان در فرهنگ فارسی
۱-( صفت ) جوینده جستجو کننده . ۲- درحال جستجو کردن .
معنی کلمه جویان در فرهنگ اسم ها
اسم: جویان (پسر) (فارسی) (تلفظ: juyān) (فارسی: جويان) (انگلیسی: juyan) معنی: جوینده، جست و جو کننده، ( = جویا )، جویا، از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری مازندرانی در زمان کیکاووس پادشاه کیانی
معنی کلمه جویان در دانشنامه عمومی
جویان نام روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان جهرم در استان فارس است.
جملاتی از کاربرد کلمه جویان
سر رزمجویان به رزم اندرست ترا دل به بازی و بزم اندرست
ای مشعلهٔ نشاط جویان صاحبرصدِ سرودگویان
بنابر گزارش «خبرنامه امیرکبیر» همزمان با شروع هفته سوم شروع کار دانشگاهها، موج جدید برخوردهای امنیتی آغاز شده است و حداقل ۵۰ دانشجو به دفتر کمیته انضباطی این دانشگاه احضار شدند. در همین رابطه در گزارش کانال اطلاع رسانی روابط عمومی «دانشجویان متحد» نیز آمده است که سوم مهرماه «حراست» دانشگاه تهران مانع ورود دانشجویان با روسری شده و اعلام کرده است که برای ورود، دانشجویان «ملزم به پوشیدن مقنعه و مانتو تا پایین زانو هستند.»
در ۱۶ آذر ۱۳۸۸ کامران آسا برادر کیانوش که به دعوت دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران برای شرکت در مراسم روز دانشجو به این دانشگاه رفته بود، در هنگام ورود به دانشگاه بازداشت شد.
خلایق را نظر بر ماه و ما را بر تو نظاره بروبت عاشقانرا عید و مردم ماه نو جویان
همه روز پوینده بر دشت و کوه سپهدار جویان بدی با گروه
پیر طریقت از اینجا گفت: بر خبر همی رفتم جویان یقین، خوف مایه و رجا قرین، مقصود از من نهان و من کوشنده دین، ناگاه برق تجلّی تافت از کمین، از ظنّ چنان روز بینند و از دوست چنین.
برآمد آفتاب راست گویان خجسته رهنمای راه جویان
حور و غلمان در ارم او را نمایند بگذرد دیده از غیرت ببوسد دوست را جویان بود
سپاهی بیاراست ز آل مضر همه کینه جویان پرخاشخور
عیب جویانم حکایت پیش جانان گفتهاند من خود این پیدا همیگویم که پنهان گفتهاند