کرامند
معنی کلمه کرامند در فرهنگ معین
معنی کلمه کرامند در فرهنگ عمید
معنی کلمه کرامند در فرهنگ فارسی
( صفت ) با قدر و قیمت : [ مجموع خواتین و شاهزادگان و امرائ ارکان دولت را پیشکشها ی کرامند گذرانیده وظیف. هوا خواهی و خدمتکار ی بجای آورد ] . ( ظفر نام. یزدی ) ۲ - با اهمیت مهم : [ امیر ناصر الدین سبکتگین ابوالفضل را طلب نموده عملی کرامند داده بالطاف و عنایات سر افراز گردانید ... ] ( زینه المجالس )
معنی کلمه کرامند در ویکی واژه
بااهمیت، مهم.
جملاتی از کاربرد کلمه کرامند
ای بزرگی که کرامند بود گر بمثل مدح اخلاق تو بر چشم خرد بنویسم
جان مخالفت که کرامند زیست نیست در زیر بار تن چو خر بی کرایتست
یک جوق گلرخان و دگر جوق نوخطان کاندر حجاب غیب کرامند و کاتبین
بزرگان دولت کرامند لیک کرم زین کریمان نخواهیم یافت
صاحب عادل کریم کبیر که کرامند ازو کرامت یاب
به کرامند تحفه یاد کند به گرامی هدیه شاد کند
هر چند که سلطان اقالیم سپهرند مأمور ملاذامم و فخر کرامند