گیر دادن

معنی کلمه گیر دادن در لغت نامه دهخدا

گیر دادن. [ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول عامه ، اسیر و گرفتار ساختن کسی را که مخفی باشد، معرفی کردن و نشان دادن مخفی گاه کسی یا مقصری را: گیر دادن رفیق خود را. گیر دادن همدست خود را.

معنی کلمه گیر دادن در فرهنگ معین

(دَ ) (مص ل . ) (عا. )بند کردن ، به کسی یا موضوعی پرداختن و از آن دست نکشیدن .

معنی کلمه گیر دادن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - گرفتار ساختن کسی را . ۲ - مخفی گاه متهم یا مقصری را بعمال دولت نشان دادن .

معنی کلمه گیر دادن در ویکی واژه

(عا.)
بند کردن، به کسی یا موضوعی پرداختن و از آن دست نکشیدن.

جملاتی از کاربرد کلمه گیر دادن

حسینی در ادامه همچنین به شعری از مولانا اشاره می‌کند که محل بحث اصلی در راه مجوز گرفتن تازه‌ترین آلبوم محسن چاوشی است و می‌گوید: «شعری که گیر دادند همان شعر تِرَک اصلی آلبوم است و اسم آلبوم هم از آن درآمده. بیتی هم که محل ایراد شده یکی از بیت‌های اصلی شعر است که اگر حذف شود کل شعر باید حذف شود و آلبوم در کل ماهیت خودش را از دست خواهد داد.»