پنجگانه

معنی کلمه پنجگانه در لغت نامه دهخدا

پنجگانه. [ پ َ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ، اِ )پنج تائی. مُخَمَّس. || نمازهای پنج وقت.

معنی کلمه پنجگانه در فرهنگ معین

(پَ نِ یا نَ ) ۱ - (ص مر. ) پنج تایی ، مخمس . ۲ - (اِمر. ) نمازهای پنج وقت .

معنی کلمه پنجگانه در فرهنگ عمید

۱. پنج تایی.
۲. [قدیمی] نمازهای واجب.

معنی کلمه پنجگانه در فرهنگ فارسی

منسوب به پنج، پنج تایی
۱- ( صفت ) پنج تایی مخمس . ۲- ( اسم ) نمازهای پنج وقت .

معنی کلمه پنجگانه در ویکی واژه

پنج تایی، مخمس.
نمازهای پنج وقت.

جملاتی از کاربرد کلمه پنجگانه

ز گوسفند و جو و کاه و از دقیق و حطب گزیر نیست که این پنجگانه میباید
بار ده تا به دولتت بزنم نوبت ملک پنجگانه روز
هر صبح کن دو جام شراب مغانه فرض فاضل ازین دوگانه کن آن پنجگانه فرض
استان وسطی (به عربی: محافظة وسطی )، یکی از استان‌های پنجگانهٔ کشور پادشاهی بحرین بود. این استان در سال ۲۰۱۴ منحل شد و مناطق آن در سه استان دیگر ادغام شدند.
سوی آن دایره کو را لطائف بود مر پنجگانه در مواقف