چرس
معنی کلمه چرس در لغت نامه دهخدا

چرس

معنی کلمه چرس در لغت نامه دهخدا

چرس. [ چ َ رَ ] ( اِ ) بند و زندان را گویند. ( برهان ). بند و زندان بود. ( جهانگیری ) ( انجمن آرا )( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ نظام ) :
چون نباشد شاعر منحول کار شعردزد
کی گذارد بی گناهی قافیت را در چرس.سنائی ( از جهانگیری ).آید به چشمم هر نفس عالم ز عشقش چون چرس.عبدالواسع جبلی ( از انجمن آرا ). || بمعنی شکنجه و آزار هم هست. ( برهان ). در بعضی فرهنگها بمعنی شکنجه است. ( جهانگیری ). شکنجه. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( فرهنگ نظام ). شکنجه و آزار. ( ناظم الاطباء ) :
هر که بقید تو گرفتار شد
تا ندهد جان نرهد زین چرس.نزاری قهستانی ( از جهانگیری ). || حوضی باشد که انگور در آن ریخته بر پای مالند تا شیره آن گرفته شود. ( برهان ). حوضی باشد که انگور در آن انداخته بپای بمالند تا شیره آن فشرده شود. ( جهانگیری ). حوض که در چرخشت شرح دادم. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). حوضی که انگور در آن ریخته لگد کنند تا شیره وی گرفته شود. ( ناظم الاطباء ). مجازاً چرخشت را گویند. ( فرهنگ نظام ). چرخ. چرخست.چرخشت. چروخ :
اندر چرس جان آی گر پای همی کوبی
تا غوطه خوری یکدم در شیره بسیارم
با شیره فشارانت اندر چرس عشقم
پای از پی آن کوبم کانگورتو بفشارم.مولوی ( از انجمن آرا ).رجوع به چرخ و چرخشت و چروخ شود. || بمعنی چراگاه دواب نیز آمده است. ( برهان ). چراگاه را نامند. ( جهانگیری ). بمعنی چراگاه. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). چراگاه دواب. ( ناظم الاطباء ). چراگاه چارپایان. مرتع :
همره جان و خرد باش سوی عالم قدس
نه ستوری که ترا عالم حسی است چرس.سنائی ( از انجمن آرا ).رجوع به چراگاه شود. || چیزهایی که درویشان و گدایان از گدایی و کدیه جمع کرده باشند. ( برهان ). چیزهایی که گدایان از گدایی و دوره گردی جمع کرده باشند. ( ناظم الاطباء ). چراغ. چراغ اﷲ. رجوع به چرسدان شود. || خیرات و صدقه. ( ناظم الاطباء ).
چرس. [ چ َ ] ( اِ ) گرد بنگ است که گلوله و جمع کرده پس در غلیان نهاده بکشند و کیفیتی دهد که جبن و بیم وواهمه و اشتها را بیفزاید. ( انجمن آرا ). ساقه سقزی و مخدری که از برگ کنب گیرند و درویشان و قلندران آنرا با توتون و یا تنباکو مخلوط کرده در چپق و یا سرغلیان گذاشته جهت کیف کردن کشند. ( ناظم الاطباء ). برگ شاهدانه است که از مسکراتست. ( فرهنگ نظام ). گرد بنگ که از شاهدانه گیرند. حشیش. اسرار. زمرد سوده. قسمی بنگ. ماده انگمی است که از شاهدانه های ماده گرد نر ندیده گیرند. قسمی بنگ که قلندران و درویشان و ارباب کیف و حال بوسیله تدخین آن در عالم بی خبری فروروند و اعصاب خود را تخدیر کنند. رجوع به چرسی شود.

معنی کلمه چرس در فرهنگ معین

(چَ رَ ) (اِ. ) ۱ - بند، زندان . ۲ - شکنجه ، آزار.
(چَ ) (اِ. ) مادة مخدری است که از مالش دادن سرشاخه های گیاه شاهدانه با دست یا روی پارچه بدست می آید و آن را با توتون یا تنباکو می کشند.
( ~. ) (اِ. ) چرخشت .
( ~. ) (اِ. ) چیزهایی که درویشان و گدایان از گدایی جمع کنند.
( ~. ) [ قس . چر، چریدن ] (اِ. ) چراگاه چهارپایان .

معنی کلمه چرس در فرهنگ عمید

مادۀ سقزی مخدر و سمی که از گیاه شاهدانه می گیرند.
۱. بند و زندان: هر که به قید تو گرفتار شد / تا ندهد جان نرهد زاین چرس (نزاری: لغت نامه: چرس ).
۲. شکنجه، آزار.
۳. فشار.
۴. چرخشت
۵. آنچه درویشان و گدایان از دریوزگی و گدایی جمع کنند.

معنی کلمه چرس در فرهنگ فارسی

( اسم ) چرخشت

معنی کلمه چرس در دانشنامه عمومی

چرس (پیمونت). چرس ( به ایتالیایی: Ceres ) یک کومونه در ایتالیا است که در استان تورین واقع شده است. چرس ۲۸٫۰۵ کیلومتر مربع مساحت و ۱٬۰۴۱ نفر جمعیت دارد و ۷۰۴ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

معنی کلمه چرس در ویکی واژه

مادة مخدری است که از مالش دادن سرشاخه‌های گیاه شاهدانه با دست یا روی پارچه بدست می‌آید و آن را با توتون یا تنباکو می‌کشند.
بند، زندان.
شکنجه، آزار.
چر، چریدن
چراگاه چهارپایان.
چیزهایی که درویشان و گدایان از گدایی جمع کنند.
چرخشت.

جملاتی از کاربرد کلمه چرس

نبودش طره تا چرسد به خم طره می دیدم که سرها گوی سار افد بدین چوگان... به
می‌نالد از غم چون چرس خسرو، نگویی یک نفس کای مرغ نالان در قفس! از گلستان کیستی؟
اچرس ۱۲٫۷۵ کیلومترمربع مساحت و ۳۵۰ نفر جمعیت دارد و ۲۳۱ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده‌است.
آن یک گوید که چرس و تریاک خوش است وان یک گوید فشرده تاک خوش است
اچرس-لا-فورت ۱۲٫۶ کیلومترمربع مساحت و ۱٬۲۴۶ نفر جمعیت دارد.
ما مرد شرابیم و کبابیم و ربابیم نه طالب تریاک و نه چرسیم و نه بنگیم
ور باده گلرنگ نیفتاده بچنگم آن چرس بیامیخته در بنگ سلامت
تریاک مکش چرس مخور کز هر دو رخ زرد و بدن سست و نفس سرد شود
امردان بینی تو چون دوشیزگان شوخ و شنگ دیده مست از خواب غفلت سرگران از چرس و بنگ
بینم شب و روز با جلالت وز نشئهٔ چرس در خیالت
پس به‌ رغم طبیعت ساده این کشد چرس و آن خورد باده
این بازی اولین سری از نرم‌افزارهای معروف به "ادونچرساز" می‌باشد که در اواسط دهه ۱۹۸۰ میلادی بسیار رواج پیدا کرد. این گونه بازی‌ها در واقع ویرایشگرهای ساده‌ای هستند که با محدودیت‌های زیاد به کاربر امکان طراحی و ساخت بازی‌های ماجرایی را می‌دهند. ساختار به کار رفته در این بازی بسیار ساده و متشکل از مجموعه دستورهای پارسر می‌باشد. مانند : برو شمال ...
زین سخن دیوانه در شست اوفتاد زانکه اندر سقف چرست اوفتاد
کریم پسر ارشد شاهزاده علی خان (۱۹۱۱–۱۹۶۰) و همسر اول او، شاهزاده تاج‌الدین آقاخان، سابقاً جوآن یارد بولر (۱۹۰۸–۱۹۹۷)، دختر جان یارد بولر، سومین بارون چرستون از انگلیس است.