خام دست. [ دَ ] ( ص مرکب ) خام مشق. ناتجربه کار. ( آنندراج ).ناآزموده. بی ربط در کار و عمل. بی وقوف. ( ناظم الاطباء ) ( اشتینگاس ). غیر ماهر : ماند حیران در آنکه چون سازد نرد با خام دست چون بازد.نظامی.نشاید دید خصم خویش را خرد که نرد از خام دستان کم توان برد.نظامی.خام دستانی که پشت پا بدنیا میزنند در حقیقت دست رد بر زاد عقبی میزنند.امیرخسرو دهلوی ( ازآنندراج ).که باشد یکی رومی خام دست که با پخته کاران شود هم نشست.امیرخسرو دهلوی ( از آنندراج ).ببازم جان که دل خود بیش از آن بود مقامر پخته و من خام دستی.امیرخسرو دهلوی ( از آنندراج ). || تنبل. ( اشتینگاس ). کاهل. ( ناظم الاطباء ). خیره دست. ( از فرهنگ شعوری ج 1 ص 359 ) : نیاید بکار تو هر خام دست چو هر جا شود قدر نادان پست.میرنظمی ( از فرهنگ شعوری ).|| وحشی. ( اشتینگاس ).
معنی کلمه خام دست در فرهنگ معین
(دَ ) (ص مر. ) ناشی ، ناوارد در کار.
معنی کلمه خام دست در فرهنگ عمید
تازه کار، بی تجربه: نشاید دید خصم خویش را خرد / که نرد از خام دستان کم توان برد (نظامی۲: ۲۰۲ ).
جملاتی از کاربرد کلمه خام دست
از تو آن آید ز ما این زان که در شرط قمار پختگان را صرف بهتر خام دستان را دغا
خام دستانی که پشت پا به دنیا میزنند در حقیقت دستِ رد بر زاد عقبی میزنند
نه چون خام کاری که مستی کند به خامه زدن خام دستی کند
گرچه خود نیست در سرای مجاز خام دست و دغا ده و کم باز
ما همچو آدم از طمع خام دست خویش در خلد نان پخته خود خام کرده ایم
کجا هر خام دستی می تواند پنجه زد با من؟ سمندر دست بر آتش مرا از دور می دارد
ببازم جان که دل خود بیش از آن برد مقامر پخته ای من خام دستی
کی شود با ما طرف در عاشقی هر خام دست؟ کوهکن با سخت بازی این قمار از ما نبرد
گرفت عدل تودرخام دست وقبضۀ تیغ فکندهیبت توعقده برزبان سنان
آسوده شد ز کشمکش آرزوی خام دستی که دامن دل بی مدعا گرفت
اسطورهشناسی رُمی در مقایسه با علم الاساطیر یونانی با آن غنای افسونکننده و افسانههای جذاب و دلکش، چیزی نیست جز پیکرهای نحیف و نمایشی ضعیف. این تناقض، از آنجا نمود بیشتری پیدا میکند که ادبیات منظوم و دین رمی، در فضایی رشد و تکامل پیدا کرد که از فرهنگ و تمدن یونانی اشباع شده بود و در نگاه اول، به نظر میرسد که رمیها فقط توانستهاند آنچه از جهان یونانی به ارث مانده بود را بگیرند و به ناحق به خود نسبت دهند و جالب اینکه حتی همین قدر هم با خام دستی و ناهنجاری انجام شدهاست.
افزایش در تجارت هردو مورد صنعتی شدن و کشاورزی را توسعه داد، و انگیزهای برای کشورهای توسعه یافته تر گردید تا به سرمایهگذاری در حمل ونقل (ترابری) و دیگر زیرساختها در کشورهای کمتر توسعه یافته بپردازند، تا بتوانند به مواد خام دست یابند. آن همچنین انگیزهای برای توسعه سریع ترابری بار از طریق دریا و از جمله احداث کانالهای سوئز و پاناما گردید.