وهابی

معنی کلمه وهابی در لغت نامه دهخدا

وهابی. [ وَهَْ ها ] ( ص نسبی ) پیرو آئین وهابیة. رجوع به وهابیة شود.

معنی کلمه وهابی در فرهنگ معین

( ~. ) (اِ. ) پیروان شیخ عبدالوهّاب ، فرقه ای مذهبی که احکام قرآن را بنابر استنباط خود اجرا می کنند، بسیاری از شعائر مسلمانان را بدعت و ضلالت می دانند و نیز ساختن بُعقه های مجلل بر قبور ائمه و طواف و بوسیدن ضریح را روا نمی دانند.

معنی کلمه وهابی در فرهنگ عمید

پیرو فرقۀ وهابیه.

معنی کلمه وهابی در فرهنگ فارسی

شعبه ای از مسلمانان که در عربستان در ناحیه نجد بتوسط محمد بن عبدالوهاب تشکیل شد ( آخر قرن ۱۲ و اوایل قرن ۱۳ ه. ق . ) بعقیده وهابیه تمام فرق اسلام از سنی و شیعه مشرک و کافر و در زمره بت پرستان اند . توقیر و تعظیم قبر پیغمبر و قبور ائمه را بدعت و نوعی بت پرستی میدانند . مذهب وهابی در نجد احسا قطیف عمان شیوع دارد .
( صفت ) پیرو آیین وهابیه .

معنی کلمه وهابی در ویکی واژه

(ادیان): منسوب به وهاب. همیشه دهنده. پیروان وهابیه، وهابیگری، وهابیت. پیروان شیخ عبدالوهّاب، فرقه‌ای مذهبی که احکام قرآن را بنابر استنباط خود اجرا می‌کنند، بسیاری از شعائر مسلمانان را بدعت و ضلالت می‌دانند و نیز ساختن بُعقه‌های مجلل بر قبور ائمه و طواف و بوسیدن ضریح را روا نمی‌دانند.

جملاتی از کاربرد کلمه وهابی

وهابی و جوادی معطی ذوالمنن بنوازی ار بلطف گدا را غریب نیست
ای اخی من خاکیم تو آبیی لیک شاه رحمت و وهابیی
ز بوی خون دست او همه ارواح مست او همه افلاک پست او زهی بالطف وهابی
ما تشنه و هر جانب یک چشمه حیوانی ما طامع و پیش و پس دریا کف وهابی
مسلمان و غربی برای تحقیر انرا «وهابیت» نامیدند.
احمدرضاخان با توجه به فضای موجود در جامعه هند، جنبش خود را از مدرسه جامعه منظرالاسلام، واقع در بریلی آغاز کرد. حرکت او بر اساس باورهای حنفی و در واکنش به باورهای وهابیت و دیوبندیه بود.
نه ماهی و تو آبی؟ نه من شیرم تو مهتابی؟ نه من مسکین تو وهابی؟ نه من اینم؟ نه تو آنی؟
پیروان او خود را موحد (در حال جمع : موحدین) مینامند و اصطلاح «وهابی» یک برچسب نسبتا توهین آمیز است که توسط پیروان او استفاده نمی‌شود، بلکه توسط دانشمندان غربی و برخی از منتقدان او از بین مسلمانان استفاده می‌شود.