کاخ نشین

معنی کلمه کاخ نشین در لغت نامه دهخدا

کاخ نشین. [ ن ِ ] ( نف مرکب ، اِ مرکب ) قصرنشین. شاه. امیر :
از حادثه لرزند بخود کاخ نشینان
ما خانه بدوشان غم سیلاب نداریم.صائب.

معنی کلمه کاخ نشین در فرهنگ معین

(نِ ) (ص مر. ) ۱ - ساکن کاخ . ۲ - ثروتمند، مرفه .

معنی کلمه کاخ نشین در فرهنگ عمید

۱. آن که در کاخ و عمارت عالی زندگی می کند.
۲. [مجاز] مرفه، ثروتمند: از حادثه لرزند به خود کاخ نشینان / ما خانه به دوشان غم سیلاب نداریم (صائب: لغت نامه: کاخ نشین ).

معنی کلمه کاخ نشین در فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه در قصر اقامت دارد شاه امیر: [ از حادثه لرزند بخود کاخ نشینان ما خانه بدوشان غم سیلاب نداریم ] . ( صائب )
قصرنشین شاه

معنی کلمه کاخ نشین در ویکی واژه

ساکن کاخ.
ثروتمند، مرفه.

جملاتی از کاربرد کلمه کاخ نشین

رضا دادش که در میدان و در کاخ نشیند با ملک گستاخ گستاخ