خوش آیند
معنی کلمه خوش آیند در فرهنگ معین
معنی کلمه خوش آیند در فرهنگ عمید
۲. (اسم مصدر ) چاپلوسی، تملق.
۳. رضایت.
معنی کلمه خوش آیند در فرهنگ فارسی
تملق یا با مزه لذیذ
( خوش آیند ) ( صفت ) مقبول دلپذیر پسندیده .
معنی کلمه خوش آیند در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه خوش آیند
حسن دهلوی - رحمة الله علیه، وی را در غزل طریقی خاص است، اکثر قافیه های تنگ و ردیفهای غریب و بحرهای خوش آینده که اصل در شعر خاصه در غزل ملاحظه اینهاست، اختیار کرده است لاجرم از اجتماع آنها شعر وی را حالتی آمده است اگر چه بحسب بادی نظر آسان می نماید اما در گفتن دشوار است، ولهذا اشعار وی را سهل ممتنع گفته اند معاصر خسرو بوده است و با یکدیگر صحبت می داشته اند و مباسطات می کرده اند.
بود بمشرب لب تشنگان چشمه فیض چو طول عمر، خوش آینده طول این ایام
آباد شود بار دگر کشور دارا و آراسته گردند و باندام و خوش آیند
وقتی که به یک جسم جامد ضربه وارد میسازیم، تولید صدا میکند. تحت بعضی از شرایط صدای حاصل، بگوش انسان خوش آیند و مطبوع است و این در واقع اساس پیدایش علم موسیقی است که سالیان دراز قبل از تاریخ ضبط صوت، موجود بودهاست، اما موسیقی، قرنها قبل از اینکه از نظر علمی مورد تحقیق قرار گیرد، جزو صنایع ظریفه محسوب میگردید. این مطلب مورد قبول عموم است که اولین فیلسوف یونانی که مبنای موسیقی را بررسی نمودهاست. فیثاغورث میباشد که ۶ قرن قبل از میلاد زندگی میکردهاست.
ای نظم تو نو گل گلستان خیال نثر تو خوش آیندتر از آب زلال
صفت رخت خوش آیندهتر از وصف طعام قصه عقد سپیچ است به از ذکر مبار
شبنم آلود عرق چهره گره بر ابرو چه خوش آینده در آغوش کمان می خندد
و این نیست مگر آن که عشق باعث آید که سخن معشوق بس خوش آیند بود و خوش آیندی سخن غیر او را از دل عاشق بیرون کند، و بالاتر از آن مورد نفرت قرار دهد.
به بالاش چتری همه هفت رنگ خوش آینده برسان پشت پلنگ
بیشتر افراد بعد از آمیزش جنسی احساس خوش آیندی میکنند
خوش می کنم اندر هوس روی تو جانی هست ار چه خوش آینده و ناخوش، هوس است این
از افق گرچه مه عید خوش آینده بود چین بر آن طرف جبین جلوه دیگر دارد