مقس. [ م َ ] ( ع مص ) در آب فرو بردن. || پرکردن خیک را. || شکستن چیزی را. || روان شدن آب. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || شعر گفتن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ): هو یمقس الشعر کیف شاء؛ ای یقوله مستعارة من المقس فی الماء. ( اقرب الموارد ). مقس. [ م َ ق َ ] ( ع مص ) شوریدن دل کسی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). مقست نفسه مقسا؛ شورید دل او. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
معنی کلمه مقس در فرهنگ فارسی
شوریدن دل کسی .
جملاتی از کاربرد کلمه مقس
در نتیجه بزرگترین مقسوم علیه مشترک
کوشش چرا کنم که نگردد فزون بجهد این روزی مقسم و عمر مقدرم
برابر است. که از ان نتیجه میشود بزرگترین مقسوم علیه مشترک
گفت این سهلست اما احمقست مرد احمق زشت و مردود حقست
عاقل می پخته را به خامی نخورد مقسوم خواص پیش عامی نخورد
ز دنیا بخش ما غم خوردن آمد نشاید خوردن الارزق مقسوم
برابر است با بزرگترین مقسوم علیه مشترک
پاک برداشتی به قوت جود از جهان رسم روزی مقسوم
شده سعد مقسوم از روی تو شده ملک منظوم از رأی تو
عدد دوست در نظریه اعداد یک عدد طبیعی مثبت است که نسبت بین مجموع مقسوم علیههای آن عدد و خود عدد با یک یا چند عدد دیگر همانند است. دو عدد که در این خاصیت سهیم باشند یک زوج دوست نامیده میشوند. دستههای بزرگتر اعداد دوست نیز وجود دارد. عددی که چنین دوستانی نداشته باشد عدد تنها نامیده میشود.
مقسوم بود رزق ولیکن وحدت بی کوشش و بی تلاش حاصل نشود
، میتوان یک تغییر بیتی به مقسومعلیه مشترک
به عدد صحیح بزرگتر از یک عدد اول گفته میشود اگر تنها مقسوم علیه (فاکتور) آن یک و خود آن عدد باشد. برای مثال مقسوم علیههای اول عدد ۱۰ اعداد ۲ و ۵ هستند. و شش عدد اول نخست ۲، ۳، ۵، ۷، ۱۱و ۱۳ هستند.
من و خون دلی که مقسوم است تو و لعل لبی که میگون است
را به بخشهای مساوی تقسیم میکنند. برای هر عدد طبیعی، ۱ و خود عدد همیشه جزو مقسومعلیهها میباشند. اگر مقسومعلیه دیگری وجود داشته باشد، آن عدد اول نخواهد بود. این ایده منجر به تعریف متفاوت ولی معادلی برای اعداد اول میگردد: آنها اعدادی هستند که دقیقاً دو مقسومعلیه دارند، ۱ و خود عدد. هنوز روش دیگری جهت بیان همین مفهوم وجود دارد، این که عدد
به وفا و وفاق و فضل و هنر خلق را همقسم بباید کرد
ز دنیا بخش ما غم خوردن آمد نشاید خوردن الا رزق مقسوم
راه دوم سادهسازی بزرگترین مقسوم علیه مشترک در حالت چندجملهای با ضرایب صحیح تقسیم بر بزرگترین عمل مشترک بین ضرایب