کاکل
معنی کلمه کاکل در لغت نامه دهخدا

کاکل

معنی کلمه کاکل در لغت نامه دهخدا

کاکل. [ ] ( اِ ) کاله. بفارسی اسم قرع است و به شیرازی بطیخ را نامند و نیز اسم نوعی ورد است و گفته اند اسم جاورس است که به هندی کنگینی نامند. ( فهرست مخزن الادویه ).
کاکل. [ ک َ ] ( اِ ) کلک و قلم. ( از برهان ). || نی میان تهی را گویند که در میان آب میروید. ( برهان ) ( آنندراج ).
کاکل. [ ک ِ ] ( اِ ) گلهائی که در میان آب روید. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). || طین سیاهی است که در ته حوض و نهر میباشد و نزد بعضی نباتی است که در آب روید و اول اصح است. ( فهرست مخزن الادویه ).
کاکل. [ ک ُ ] ( اِ ) موی میان سر پسران و مردان و اسب و استر و غیره باشد. ( برهان ) ( غیاث ) ( مهذب الاسماء ). موی تارک سر؛ از اینجهت تیری را که سرگذار باشد تیر کاکل ربا گویند. ( چراغ هدایت ). مؤلف آنندراج آرد: اهالی مازندران در زمان غلبه ٔسادات زیدیه و حکمرانی آنان به اقتفای آنان سر نتراشیدندی و گیسو داشتندی امیر تیمور بعد از تصرف مازندران در میان سادات و مقلدین امتیازی خواست مقلدین که کاکل داشتند بتکاکله معروف و موسوم شدند. کاکل و زلف خاصه در ایران متداول است. به خراسان و خوارزم کاکل دارند و زلف ندارند. کاکل را پرچم و کلاله و کله نیز در پارسی استعمال کرده اند. ( آنندراج ) :
بلبل و سرو و سمن یاسمن و لاله و گل
هست تاریخ وفات شه مشکین کاکل.حافظ ( دیوان چ قزوینی ص 369 ).کاکل از بالانشینی رتبه ای پیدا نکرد
زلف از افتاده حالی همنشین ماه شد.؟تمامت دیار ترکستان... را پریشانی حال چون زلف دلبران خوبان و کاکل ترکان بود. ( تاریخ وصاف الحضره ).
فرقی میان کاکل و زلف بتان کجاست
شوریده را دماغ دل و انتخاب کو؟جعفربیک ( از آنندراج ).|| نوعی از گندم هم هست که حنطه رومی گویند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( فهرست مخزن الادویه ) ( شعوری ج ص 249 ). || مشترک است میان حنطه رومیه و اشنان. ( فهرست مخزن الادویه ). || شوره گیاه را نیز گفته اند. ( برهان ) ( آنندراج ). شوره گیاه است که اشنان باشد و به عربی حمض خوانند. ( از برهان ). مؤلف آنندراج آرد: در سامی گفته یکی از اقسام شوره گیاه است صحرائی ، که فقرا خورند... و از فرهنگ ناصری آرد: خوردن آن در فارس متداول است و آن را به لغت نبطی قاقلی و به عربی قلام و بیونانی مروسیون و بپارسی شابانک نیز گفته اند. ( آنندراج ).

معنی کلمه کاکل در فرهنگ معین

(کُ ) (اِ. ) موی سر، موی پیشانی .

معنی کلمه کاکل در فرهنگ عمید

دسته ای از موی میان سر که آن را بلند نگه دارند، موی جلو سر.

معنی کلمه کاکل در فرهنگ فارسی

موس سر، دستهای ا موی میان سرکه آنرابلندنگاه دارند، کلاله وکلالک هم گفته اند
( اسم ) موی میان سر ( مردان و چار پایان ) فش ( در چار پایان ) : [ کاکل بر الن تو چو مشکست بر سمن خوی بر عذار نغز تو چون قطره بروشی ] . ( وصاف الضره . سبک شناسی ۱٠۵ : ۲ ) یا کاکل ذرت . رشته های افشانی که بر سر میو. ذرت باشد دسته ای از الیاف که بر سر میو. ذرت ( بل ) است یا کاکل شمع . دودی که بر شمع باشد . [ سوی بزم ایاز آمد باین جمع پریشانتر ز چین کاکل شمع ] . ( زلی در آمدن محمود با حکیمان بسوی ایاز ) یا کاکل صبح . اول صبح آغاز بامداد : ( شور عجیبی در چمن از بلبل صبح است این شانه سزاوار خم کاکل صبح است ) . ( محمد قلی سلیم ) یا بر همزدن کاکل . پریشان کردن موی سر . یا کاکل کسی را شکستن . بر انگیختن او را بکاری ( یعنی موکشان بر سر کار کشیدن ) : [ کاکلم میشکند ذوق می آشامیها رعشه هر گاه بخاک از قدحم مل ریزد ] . ( سید حسین خالص )
گلهائی که در میان آب روید

معنی کلمه کاکل در دانشنامه عمومی

کاکل ( Crest ) یک ویژگی برجسته است که توسط چندین گونه پرنده و دیگر دایناسورها روی سر آنها به نمایش گذاشته شده است. از ویژگی های مانند کاسکوها و تاج خروس ها متمایز است - گاهی به اشتباه به عنوان «تاج» نامیده می شود، که به ترتیب ساختاری استخوانی و گوشتی هستند.
کاکل از پرهای نیمه پر تشکیل شده است: یک محور بلند با ریشه هایی در دو طرف. اینها پرهای پردار هستند، به این معنی که نرم و قابل خم شدن هستند. در پرندگان، این نیم پرها در طول سر، گردن و بخش بالایی پشت دیده می شود و ممکن است برای شناوری و لرزاندن استفاده شود.
کاکل روی پرندگان عموماً برای اهداف نمایشی استفاده می شود. کاکادوها و پسرعموهای کوچکترشان، کاکاتیل ها، بخشی از خانواده طوطی کاکاتوییده هستند که در استرالیا، مجمع الجزایر بیسمارک و فیلیپین یافت می شوند و احتمالاً شناخته شده ترین پرندگانی هستند که دارای کاکل هستند. طوطی کاکلی و عروس هلندی ها دارای کاکل هایی هستند که ممکن است به میل خود بالا یا پایین بیاورند. کاکل آنها برای برقراری ارتباط با اعضای دیگر گونه خود، یا به عنوان نوعی دفاع برای ترساندن سایر گونه هایی که خیلی به آنها نزدیک می شوند، استفاده می شود، و وقتی تاج به طور ناگهانی و غیرمنتظره بالا می رود، آن پرنده بزرگتر به نظر می رسد. کاکل ها بسته به گونه می توانند خوابیده یا برگشتی روبه بالا باشند. کاکل دراز خوابیده دارای پرهایی است که صاف هستند و اساساً روی سر دراز می کشند تا زمانی که پرنده آنها را تا جایی که افراشته می شوند، بیرون بیاورد. به عنوان مثال، طوطی کاکلی سفید دارای یک کاکل دراز کشیده است. کاکل برگشتی حتی زمانی که به سمت بیرون کشیده نشده است قابل توجه است زیرا دارای پرهایی است که هنگام دراز کشیدن در سر نوک آنها به سمت بالا خم می شوند و هنگام افراشتن، اغلب کمی به جلو به سمت جلوی سر خم می شوند. بسیاری از کاکل های سربالا دارای رنگ های درخشان نیز هستند. طوطی کاکلی گوگرد دارای یک کاکل سربالایی است و طوطی کاکلی صورتی ( که به عنوان طوطی کاکلی Leadbeater هم شناخته می شود ) ، دارای یک کاکل برگشتی برجسته است. برخی از پرندگان، مانند طوطی کاکلی سینه صورتی، یا کاکادوی سینه رزی، کاکل های اصلاح شده ای دارند که دارای ویژگی های هر دو نوع خوابیده و برگشتی است.
بسیاری از گونه های پرندگان اهلی دارای پرهای کاکل هستند. این ساختارها دو منشأ دارند: پرورش انتخابی یا جهش. پرهای کاکل در پرندگان اهلی دارای طیف وسیعی از تنوع شکلی در میان گونه ها هستند. مکانیسم های مولکولی و ژنتیکی که مسئول تشکیل پرهای کاکل در گونه های پرندگان اهلی هستند به خوبی شناخته نشده است. به این ترتیب، پرهای کاکل به طور گسترده در تحقیقات ریخت شناسی و سایر رشته های زیست شناسی مرتبط، به ویژه در مورد گونه های اهلی مورد مطالعه قرار می گیرند.
کاکل (نشان). کاکُل ( به انگلیسی: Cockade ) گره ای از روبان ها یا نمادهای دایره ای یا بیضی شکل با رنگ های متمایز است که معمولاً روی کلاه یا کلاه لبه دار قرار می گیرد.
کلمه cockade از فرانسوی cocarde گرفته شده است که این کلمه نیز از فرانسوی قدیمی coquarde، مؤنث coquard ( بیهوده، متکبر ) ، از coc ( خروس ) ، با منشأ تقلیدی به دست آمده است. قدیمی ترین سندی که برای استفاده از این کلمه وجود دارد مربوط به سال ۱۷۰۹ میلادی است.
در قرن های ۱۸ و ۱۹، کاکل های رنگی در اروپا برای نشان دادن وفاداری افراد به برخی از جناح های سیاسی، یا نشان دادن رتبه شان یا نشان دادن سرزندگی یک خدمتکار استفاده می شد. از آن جایی که ارتش ها ممکن است انواع مختلفی از یونیفورم های مختلف را بپوشند، کاکل ها به عنوان وسیله ای مؤثر و اقتصادی برای شناسایی رسته های مختلف نظامی مورد استفاده قرار می گرفتند.
کاکل ها معمولا به پهلوی کلاه یا بر یقه ٔ مردان و همچنین همچنین روی کلاه یا روی موهای زنان وصل می شدند.
برای مثال در فرانسه قبل از انقلاب، کاکل خاندان بوربن تماماً سفید بود. در پادشاهی بریتانیای کبیر، حامیان یعقوبی ها کاکل سفید می پوشیدند و در پادشاهی تازه تاسیس هانوور کاکل سیاه استفاده می شد. هانوفری ها همچنین به تمام اشراف آلمانی حق پوشیدن کاکل سیاه در بریتانیا را اعطا کرده بودند.
در جریان شورش های گوردون در لندن در سال ۱۷۸۰، کاکل آبی به نمادی از احساسات ضددولتی تبدیل شد و توسط اکثر شورش کنندگان پوشیده شد.
ژنرال جورج واشنگتن در طول انقلاب آمریکا پیشنهاد کرد که از کاکل های مختلف به عنوان راهکاری برای شناسایی درجه ٔ افراد استفاده شود:
از آن جایی که ارتش قاره ای متأسفانه فاقد یونیفرم است و در نتیجه ناراحتی های زیادی باید ناشی از عدم توانایی تشخیص افسران مأمور از سربازان خصوصی باشد، مطلوب است که فوراً یک نشان تمایز ارائه شود. به عنوان مثال، افسران میدانی ممکن است کلاه های قرمز یا صورتی رنگ، کاپیتان ها زرد و زیر دستان نشان سبز داشته باشند.
با این حال، دیری نگذشت که ارتش قاره ای به پوشیدن کاکل سیاهی که از بریتانیا به ارث برده بود، بازگشت. بعدها، زمانی که فرانسه متحد ایالات متحده شد، ارتش قاره ای کاکل سفید رژیم پیشین فرانسه را به کاکل سیاه قدیمی خود چسباند. فرانسوی ها متقابلاً کاکل سیاه را به کاکل سفید خود می چسبانند تا نشانی از اتحاد فرانسه و آمریکا باشد. بنابراین، کاکل سیاه و سفید به عنوان «کاکل اتحادیه» شناخته شد.
معنی کلمه کاکل در فرهنگ معین
معنی کلمه کاکل در فرهنگ عمید
معنی کلمه کاکل در فرهنگ فارسی
معنی کلمه کاکل در دانشنامه عمومی
معنی کلمه کاکل در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه کاکل

معنی کلمه کاکل در ویکی واژه

کاکل . [ ک ُ ] (اِ)
موی سر، موی پیشانی.
:
بلبل و سرو و سمن یاسمن و لاله و گل
هست تاریخ وفات شه مشکین کاکل .

جملاتی از کاربرد کلمه کاکل

ما شهادت دوستان در بند کاکل نیستیم آنچه از ما می‌برد دل زلف فتراکست و بس
به یاد زلف او شبها کنم از سایه بالین را پریشانی شود سبز و چو کاکل بر سرم ریزد
ز فکر کاکل او خاطر آشفته ای دارم که هر مویم به صد خواب پریشان می زند پهلو
هرچه خوبان را بود یکسر تو تنها داری آن وز همه بر سر معنبر کاکل افزون کرده‌ای
گر برم نام بدان ابروی و آن کاکل و زلف شرف دولت شمشیر و کلاه وکمر است
بوی خون آید از این کاکل و یال و تن تو شد مگر کشتهٔ روبه ، شه شیر اوژن تو
به جان اوکه هرگه‌کاکل وگیسوی او بینم جهان ‌گویی به چشم من پر از افعیّ و مار آید
بر سرش شعله صفت دسته کاکل گویی طره دود پریشان شده در دست صباست
چهره ات شمع فروزان شده را می ماند کاکلت دود پریشان شده را می ماند
به دستش کاکل دلدار مانده ز خانه گنج رفته مار مانده