معنی کلمات "فرهنگ معین" - صفحه 98
- مستانه
- مستحل
- مستخف
- مستر
- مستفیض شدن
- مستجد
- مسته
- مستور
- مسخن
- مرقع
- مروح
- مرکن
- مریضخانه
- مرفین
- مرزنگوش
- مرس
- هرزه مرس
- مرغ
- مردکه
- مرشد
- مردم
- مرجان
- منجح
- پرت و پلا
- مراعات
- مربوط
- مرتاض
- مرام
- مذلت
- مخمر
- مخمل
- مخنق
- مدهون
- مخراق
- محیل
- مخ
- مکاثرت
- مناخ
- کاباره
- چپش
- وجنات
- رحیب
- رجیم
- پیادهشدن
- رزم
- نقشینه
- مصلوب
- پاندول
- مکفوف
- گارانتی
- واکسینه
- کام گرفتن
- چکسه
- کنیاک
- کین خواهی
- غزاء
- واکمن
- نیک انجام
- چوگان بازی
- معتنابه
- کتاره
- ملهی
- نهوض
- گرد پیری
- صفو
- صفرا
- نازبالش
- پس لرزه
- مقبوض
- مطعم
- هبیر
- پندنامه
- مطموره
- گاهواره
- کرفه
- منتصب
- ناقور
- کنتراست
- گرانسر
- پشمالو
- معنون
- کبوترخانه
- گاو فریدون
- کلافه
- وانیل
- گالینگور
- پیه سوز
- پرماز
- منسلک
- مشتکی
- چفده
- کرباسه
- پروژکتور
- هروله
- مغرس
- مشوه
- پستچی
- نزهتگاه
- مهشید
- پیغوله
- پرتابل
- ملحفه
- میکروفیلم
- کیمال
- ولنگار
- لک برداشتن
- مستصحب
- مهرگانی
- کافه تریا
- مستأنس
- مستبصر
- متوفر
- معتدی
- هفت در هفت
- خصایل
- هفت گنج
- هورمون
- گذشتن
- بورانی
- بوران
- بلوی
- بلوچ
- گر
- گر گرفتن
- گر گر
- بیضی
- بیضوی
- گذشته
- گذشت
- گراش
- تانک
- تاش
- گذرگاه
- حبایل
- تانکر
- جاگیر
- گرا
- جابلقا
- جاسر
- بهتان
- بلوا
- حجام
- گراز
- گرافیست
- گرامر
- گرامی داشتن
- تازیانه
- حلیف
- جرقه
- واشدن
- عبره
- مصاهرت
- متشابهات
- نیمرخ
- پیش آگهی
- مسمن
- شلینگ
- وکیوم
- لاکتوز
- مطلی
- گامزن
- پاپیون
- نیمور
- پلنگینه
- پلاو
- دهور
- پایندگی
- ملاّ
- معصومیت
- مقتفی
- مظروف
- دلمه
- شباهنگ
- معصفر
- چای خانه
- وصایت
- کاوین
- مصافحه
- مستعلی
- هزمان
- پرخاشخر
- نامبارک
- میسور
- مهاراجه
- درمانگاه
- دروش
- پای کوبی
- کفشدوز
- غداره
- چیت
- نعمات
- کارگشایی
- کلاهخود
- گاوآهن
- کشیک
- هفت حرف
- پرورانیده
- همچند
- چیرهدست
- ویزیت