معنی کلمه مطلی در لغت نامه دهخدا
مطلی. [ م َ لی ی ] ( ع ص ) بچه گوسپند پای بسته. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به معنی سوم ماده قبل شود.
مطلی. [ م ُ طَل ْ لی ] ( ع ص ) آنکه قطران میمالد. || آنکه بیمارداری می کند. || دشنام دهنده. || سرودگوینده. ( ناظم الاطباء ).
مطلی. [ م َ لی ی ] ( ع ص ) مَطلیَّة. قطران مالیده. ( ناظم الاطباء ).