گراش
معنی کلمه گراش در لغت نامه دهخدا

گراش

معنی کلمه گراش در لغت نامه دهخدا

گراش.[ گ َ ] ( اِ ) خراش. || ( ص ) پراکنده و پریشان. ( برهان ) ( آنندراج ).
گراش. [ گ ِ ] ( اِخ ) قصبه ای است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان لار، واقع در 22هزارگزی باختر لار و کنار راه فرعی لاربه خنج. از نقاط گرمسیری و مالاریائی است. دارای 832تن سکنه میباشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).
گراش. [ گ َ ] ( اِخ ) سه فرسخی مغربی شهر لار است. ( فارسنامه ناصری ص 291 ).

معنی کلمه گراش در فرهنگ معین

(گَ ) ۱ - (اِ. ) خراش . ۲ - (ص . ) پریشان ، پراکنده .

معنی کلمه گراش در فرهنگ فارسی

قصبه ایست از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان لار گرمسیر ۸۳۲ تن سکنه .
۱ - ( اسم ) خراش . ۲ - ( صفت ) پریشان پراکنده

معنی کلمه گراش در دانشنامه عمومی

گِراش ( تلفظ راهنما·اطلاعات ) شهری است در جنوب استان فارس که در فاصلهٔ ۳۵۵ کیلومتری جنوب شرقی شیراز و ۲۷۰ کیلومتری شمال غربی بندرعباس قرار دارد. این شهر مرکز شهرستان گراش است. جمعیت گراش بنابر آخرین سرشماری سراسری، ۳۴٬۴۶۹ تن ( شامل ۱۰٬۲۰۷ خانوار ) گزارش شده است. که از این لحاظ پانزدهمین شهر استان فارس و دویست و چهل و سومین شهر ایران به شمار می رود. دین مردم شهرستان گراش اسلام است مذهب آنها شیعه است .
گراش در ارتفاع ۹۱۴ متری از سطح دریا، در منطقهٔ ناودیسی زاگرس واقع شده است. این شهر در دشت گراش از شمال و جنوب به وسیلهٔ کوه های سرخ و کوه های سیاه محصور شده است. بلندترین قلهٔ مشرف به شهر، بُنِ مُرُک نام دارد که یکی از قله های کوه سیاه در جنوب غربی شهر است. آب و هوای گراش گرم و خشک است و در سال ۲۰۱۸ میلادی، میانگین دمای طول روز آن بین ۱۷ تا ۲۶ درجهٔ سلسیوس متغیر بوده است.
بنای اولیهٔ شهر گراش حول قلعهٔ همایون دژ شکل گرفته است که در بالای کوه کلات قرار دارد. این قلعه به صورت متناوب مرکز حکومتی نیمه خودمختار بوده که با نام حکام لارستان و بنادر شناخته می شده اند. کوه کلات امروزه در مرکز شهر قرار گرفته و به نماد شهر تبدیل شده است.
مردم گراش اچمی بوده و زبان رایج ایشان نیز اَچُمی است. شهر گراش با دارا بودن ۱۵ اثر تاریخی از دوره های مختلف که در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده اند، یکی از شهرهای تاریخی جنوب استان فارس محسوب می شود. برکهٔ کَل که بزرگترین آب انبار ایران لقب گرفته است، یکی از آثار تاریخی شناخته شدهٔ این شهر است.
در ریشه شناسی نام گراش، محمودرضا دستغیب بهشتی در تشابه با نام چند شهر دیگر، «گراش» را به معنی «جای خوب» می داند. «گِ» به معنی خوب و «راش» مانند «راز» و «ریز» در اسامی برخی شهرها چون شیراز نشانهٔ مکان است.
پیش از این چهار نظر دیگر درمورد معنای کلمه گراش مطرح شده بود. نظریات مطرح شده در مورد ریشه نام گراش بیشتر معطوف به گمانه زنی بر اساس ویژگی های محلی بوده است.
بر اساس یکی از این دیدگاه ها، گَراش هم ریشهٔ «خَراش» و «غَراش» است که به معنی پراکنده و پریشان ثبت شده است و به پراکندگی آبادی های گذشته در منطقهٔ کنونی شهر اشاره دارد.
معنی کلمه گراش در فرهنگ معین
معنی کلمه گراش در فرهنگ فارسی
معنی کلمه گراش در دانشنامه عمومی
معنی کلمه گراش در دانشنامه آزاد فارسی

معنی کلمه گراش در دانشنامه آزاد فارسی

گِراش
هفت برکه، شهری در استان فارس، شهرستان لار، و مرکز اداری بخش گِراش. با ارتفاعی حدود ۹۰۵ متر، در دشتی در ۲۵۵کیلومتری جنوب شرقی شیراز و ۱۹کیلومتری غرب لار، سر راه لار به اِوَز و فیروزآباد، قرار دارد. اقلیم این شهر گرم و خشک و جمعیت آن ۲۷,۵۷۴ نفر است (۱۳۸۵ش).

معنی کلمه گراش در ویکی واژه

خراش.
پریشان، پراکنده.

جملاتی از کاربرد کلمه گراش

التاگراشیا ۲۱۱ کیلومترمربع مساحت و ۱۹٬۹۵۵ نفر جمعیت دارد.
آخرین نسل ذکور سادات «زاویه» در دوره ناصرالدین شاه قاجار از دنیا رفت و دوره اقتدار این خانواده در بافت مذهبی لارستان و جنوب فارس قطع و منطقه با خلا حضور روحانی روبرو شد. فتحعلی خان گراشی، بیگلربیگی لارستان، با اطلاع از این موضوع در صدد دعوت روحانی بر آمد و از این رو، آیت الله شیخ علی رشتی را به لار دعوت کرد. حضور این روحانی در منطقه چندان نپایید و عدم همراهی کامل او با فتحعلی خان بیگلربیگی لارستان، و حمایت قطعی از مردم موجب شد که ایشان در ۱۳۰۷ هجری در یک حادثه مشکوک فوت میکند و در اذهان مردم شایع شد که او توسط دست نشاندگان بیگلربیگی لارستان مسموم شده است.