چپش

معنی کلمه چپش در لغت نامه دهخدا

چپش. [ چ َ پ ِ ] ( اِ ) بزغاله یکساله را گویند. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). بز یکساله را گویند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( جهانگیری ) ( فرهنگ نظام ). چاووش.بز نر یکساله. بزغاله بسال دوم رسیده :
میش و بره و بخته و شاک و چپش تو
بگرفت بیابان ز درازا و ز پهنا.سوزنی ( از انجمن آرا ).لایق کشتن است چون شیشاک
سر بباید بریدنش چو چپش.پوربهای جامی ( از آنندراج ).رجوع به چاووش شود. || بز. بز نر. || ماده بز کوهی.

معنی کلمه چپش در فرهنگ معین

(چَ پِ ) (اِ. ) بزغالة یکساله .

معنی کلمه چپش در فرهنگ عمید

بزغاله، بز نر یک ساله: میش و بره و بخته و شاک و چپش تو / بگرفت بیابان ز درازا و ز پهنا (سوزنی: رشیدی: چپش ).

معنی کلمه چپش در فرهنگ فارسی

( اسم ) بزغال. یکساله .
بزغال. یکساله را گویند . بز یکساله را گویند . چاووش . بز نر یکساله . بزغاله بسال دوم رسیده . یا بز . بز نر . یا ماده بز کوهی .

معنی کلمه چپش در ویکی واژه

بزغالة یکساله.

جملاتی از کاربرد کلمه چپش

به دست چپش هرمز کدخدای سوی راستش موبد پاک‌رای
در سال ۱۹۹۱، دایی او، «رونالد رانی نلسون» با شلیک گلوله شات‌گان خودکشی کرد. مارشال به او خیلی نزدیک بود و رانی بود که موسیقی رپ را در سن ۱۱ سالگی به او شناساند. او در قسمت بالای بازوی چپش یک خالکوبی با جمله «رانی، در آرامش بخواب» حک کرده و در برخی از آهنگ‌هایش به وی اشاره کرده‌است.
برآورد تیری ز جمشید جم چپش راست کرد و شدش راست خم
کین دل که به پهلوی چپش جاست از وی نشنیده ام به جز راست
همچو گاوی نیمهٔ چپش سیاه نیمهٔ دیگر سپید همچو ماه
سوی چپش بس جهان‌سوز آتشی سوی دست راستش جوی خوشی
نه ز چپشان چاره بود و نه ز راست حیله‌ها چون مرد هنگام دعاست
سوی چپشان بیشه انبوه بود سوی راست رود و ز پس کوه بود
رده بر کشیده سپاهش دو میل به دست چپش هفتصد ژنده پیل
دهر چندان مناقبش داند که به دست چپش حساب کند
چو از پارس قارن به هامون کشید ز دست چپش لشکر آمد پدید
قد استالین در بزرگسالی ۱٫۷۰ متر بود. صورت پر مویش به دلیل ابتلا به آبله در دوران کودکی، گود افتاده بود؛ این را در عکس‌هایی که از او منتشر می‌شد حذف می‌کردند. او با پای چپی چسبیده به دنیا آمد و بازوی چپش در کودکی آسیب دائمی دیده بود که باعث می‌شد از بازوی راستش کوتاه‌تر و کم‌انعطاف‌تر باشد.