مهشید

معنی کلمه مهشید در لغت نامه دهخدا

مهشید. [ م َ ] ( اِ مرکب ) ماه شید. پرتو قمر. ماهتاب. مهتاب. پرتو ماه.

معنی کلمه مهشید در فرهنگ معین

(مَ ) (اِ. ) مهتاب و پرتو ماه .

معنی کلمه مهشید در فرهنگ عمید

= مهتاب

معنی کلمه مهشید در فرهنگ فارسی

مهتاب، روشنایی ماه
( اسم ) پرتو قمر ماهتاب .

معنی کلمه مهشید در فرهنگ اسم ها

اسم: مهشید (دختر) (فارسی) (طبیعت، کهکشانی) (تلفظ: mah šid) (فارسی: مَهشيد) (انگلیسی: mah shid)
معنی: روشنایی و فروغ ماه، ماهشید، پرتو ماه، ( = ماه شید )، ماهتاب، + ماه شید، ماه روشن و درخشان

معنی کلمه مهشید در ویکی واژه

مهتاب و پرتو ماه.
پرتو و نور مقدس ماه ( شید یا همان نور در فرهنگ زرتشت تقدس داشته است )

جملاتی از کاربرد کلمه مهشید

پس از بازگشت به ایران و شروع به کار در نیروی دریایی ، در ۸ تیر ۱۳۳۵ با مهوش امیرشاهی (احتمالا خواهر مهشید امیرشاهی-نیازمند منبع ) ازدواج کرد. زوج جوان در سال ۱۹۶۳ به آمریکا رفتند تا اردلان تحصیلات خود را در مدرسه عالی نیروی دریایی ایالات متحده در مونتری تکمیل کند جایی که او مدرک کارشناسی ارشد مهندسی برق و لیسانس ریاضی گرفت تا اینکه در سال ۱۳۴۶ به ایران بازگشتند و بعنوان مدیر طرح و برنامه نیروی دریایی شاهنشاهی شروع به کار کرد.