مستخف. [ م ُ ت َ خ ِف ف ] ( ع ص ) سبک شمرنده. ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ). استخفاف کننده. خواردارنده. ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ) : این امیر مستخف است و حق خدمت نمی شناسد. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 654 و چ فیاض ص 866 ). و رجوع به استخفاف شود. مستخف. [ م ُ ت َ خ َف ف ] ( ع ص ) سبک داشته. سبک شمرده شده. || بی ارزش. پست : که مرا این علم آمد زان طرف نی ز شاگردی سحر مستخف.مولوی ( مثنوی ).فوقی آنجاست از روی شرف جای دور از صدر باشد مستخف.مولوی ( مثنوی ).و رجوع به استخفاف شود. مستخف. [ م ُ ت َ فِن ْ ] ( ع ص ) مستخفی. نعت فاعلی از مصدر استخفاء. رجوع به مستخفی و استخفاء شود. || مستتر. پنهان. پوشیده : سواء منکم من أسرالقول و من جهر به و من هو مستخف باللیل و سارب بالنهار. ( قرآن 11/13 ).
معنی کلمه مستخف در فرهنگ معین
(مُ تَ خَ ) [ ع . ] ۱ - (اِفا. ) سبک شمرده ، خو ار داشته . ۲ - (ص . ) خوار، زبون .
معنی کلمه مستخف در فرهنگ عمید
کسی که خوار و سبک شمرده شده، خواروزبون.
معنی کلمه مستخف در فرهنگ فارسی
( اسم ) سبک شمرنده خواردارنده جمع : مستخفین .
معنی کلمه مستخف در دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی مُسْتَخْفٍ: کسی که مخفیانه حرکت می کند ریشه کلمه: خفی (۳۴ بار)
پس گوئیم که حال میان این چهار اصل راست است اندر آنچه هر یکی از ایشان فایده پذیرند از کلیمه باری سبحانه و تعالی همه معنیها یکیست چنانکه خدایتعالی همیگوید قوله تعالی:سوا منکم من اسر القول و من جهر به و من هو مستخف باللیل و سارب بالنهار همیگوید یکسانست از شما آن کس که گفتار را پنهان دارد و آنکس که آشکارا گوید و آنکه بشب پوشیده باشد و آنکه بروز پیداست پس بدانکه قول پوشیده گوید عقل را همیخواهد کزو تایید بدانچه فرود ازوست از نفس و ناطق و اساس پوشیده رود و بدانکه سخن آشکارا گوید مر نفس را همیخواهد که ترکیب عالم ازو آشکار است و بدانکه بشب پوشیده باشد مر اساس را همی خواهد که دور او پوشیده و علم او بسر رسد بخلق و بدانکه بروز آشکار است مر ناطق را همیخواهد که دعوت ظاهر کتاب و شریعت او آشکار است. پس گوئیم که بپوشیده دادن علم تاویل اساس مانند عقل است که تایید ازو پوشیده رسد بفرود ازو و ناطق به پیدا کردن کتاب و شریعت مانند نفس است اندر پیدا کردن ترکیب عالم.
کوه را مانم هنگام وقار گرچه چون ذره چنین مستخفم
که مرا این علم آمد زان طرف نه ز شاگردی سحر مستخف
چاره خشک و بیمدد نفخه ایزدی بود کوست به فعل یک به یک نیست ضعیف و مستخف