نیک انجام

معنی کلمه نیک انجام در لغت نامه دهخدا

نیک انجام. [ اَ ] ( ص مرکب ) خوش عاقبت. عاقبت به خیر. نیکوسرانجام :
چون بخت نیک انجام را باما به کلی صلح شد
بگذار تا جان می دهد بدگوی بدفرجام را.سعدی.به دور عدل تو ای نیک نام نیک انجام
خدای راست بر آفاق نعمتی طایل.سعدی.

معنی کلمه نیک انجام در فرهنگ معین

(اَ ) (ص مر. ) خوش عاقبت .

معنی کلمه نیک انجام در فرهنگ عمید

کسی که آخر و عاقبت کارش خوب باشد، خوش عاقبت.

معنی کلمه نیک انجام در فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه پایان کارش خوب باشد : خوش عاقبت .

معنی کلمه نیک انجام در ویکی واژه

خوش عاقبت.

جملاتی از کاربرد کلمه نیک انجام

گدای نیک انجام به از پادشای بد فرجام.
بسی است پرتگه اندر ره هوی، پروین مپوی جز ره پرهیز و باش نیک انجام
استقرار دودمان باگراتونی بعد به تأسیس چند تن دیگر از ارمنستان به رهبری شاهزاده: و پادشاهی تارون، واسپوراکان، قارص و سیونیک انجامید.
آزمون ممکن است به صورت رسمی یا غیررسمی انجام شود. نمونه ای از آزمون‌های غیررسمی، آزمون خواندن است که توسط والدین برای کودک انجام می‌شود. یک آزمون رسمی ممکن است یک امتحان باشد که توسط یک معلم در کلاس درس انجام می‌شود یا یک تست هوش که توسط یک روان‌شناس در یک کلینیک انجام می‌شود. آزمون رسمی اغلب منجر به نمره می‌شود. نمره آزمون ممکن است با توجه به یک هنجار یا معیار یا گاهی اوقات هر دو تفسیر شود. هنجار ممکن است به‌طور مستقل یا با تجزیه و تحلیل آماری تعداد زیادی از شرکت کنندگان ایجاد شود.
دانی چرا زاهد نبرد از می کشیدن بهره‌ای ز آغاز می‌پنداشت بد اینکار نیک انجام را
به دور عدل تو ای نیک نام نیک انجام خدای راست بر افاق نعمتی طایل
گر فروغی فخر خواهی بر همایون آفتاب در همایون ظل ظل الله نیک انجام باش
وصف قدر تو من چگونه کنم که خوش آغاز و نیک انجامی
در کوی یاری دیدار دائی دست داد و نشستی دراز دامان خاست. در کار سرکار میرزا عبدالحسین داستانی راند اگر آورده دید و دانش اوست اندیشه بساز است و پیشه نیک انجام و خوش آغاز، اگر از دیگری نیز شنیده، و گوینده به افتاد کار یاران در این خوی و منش و بر این راه و روش دیده هم شماری نیکو و دانا پسند است و راهی بی آسیب و هیچ گزند. جان سخن اینکه میرزا ابوالقاسم و همراهان را با نیاز نامه خوش نگار و پوزش اندیش به فرگاه معتمدی باز فرستد و خود در کوی بهرام بیک از در راست بازی نه روزگار سازی رخت درنگ باز هلد. در راه و رفتار و اندیشه و گفتار و نشست و خاست و فزود و کاست، شماری در خور و هنجاری از این خوشتر فرا پیش گیرد و پیرایه روزگار خویش سازد، آنان نیز در اصفهان جز با بستگان سرکار خان انجمنی نجویند و با هر که نباید سخنی که بر آن خورده و گرفتی توان نشنوند و نگویند چون از آنها تباهی ندید و از اینجا نیز بدیشان به راستی و درستی آگاهی رسید با یاران بازگشته بی سخن مهربانی خواهد کرد. یکباره دل و دیدش از بدگمانی باز خواهد رست، زبان بد اندیشان آشوب پیشه نیز از پریشان درائی بسته خواهد ماند و نهاد سرکار خان و میرزا و ما ودیگر یاران همه از سگالش های روان پریش رسته خواهد زیست.