معنی کلمات "لغت نامه دهخدا" - صفحه 170
- کویت
- کَی
- کژدم
- کیسی
- کیمخت
- گاری
- مکنف
- کالیدن
- کاو
- ژوین
- کدرة
- وان یکاد
- کار
- همآورد
- کارساز
- کربان
- کاریکاتور
- کاسی
- چکاو
- چیدن
- چیره
- ژاکت
- ژو
- ژیمناستیک
- چنگلوک
- چنگک
- چوب بست
- چوبکاری
- چوم
- چش
- چرکس
- چریک
- چشم
- چقرمه
- چلچله
- چمن
- چندش
- چنده
- چراغینه
- په
- پهلو
- پوره
- پوش
- پوکه
- پژوهنده
- پی کردن
- پیاز
- پیران
- پیش آمد
- پیش مرگ
- پیشکار
- پیشی گرفتن
- پیمانه کش
- پیوسته
- پروانش
- پیکر
- چابک دست
- چاق
- چاو
- چتری
- پنی سیلین
- پندار
- پریدگی
- پریشانی
- پیل سم
- پس انداز
- پس فردا
- پسینه
- پس
- پشت دست
- پشیز
- پلید
- پلینزی
- پناهندگی
- پنبه زدن
- پند
- پولک
- پروردن
- پرورش
- پرپا
- پدر
- پرزدن
- پرند
- پرواس
- پروانک
- پرونده
- پرکاس
- پای مزد
- پایی
- پاییدن
- پالیز
- پانیذ
- پاژه
- پاک دل
- پاک
- پازهری
- پاره پاره
- ویو
- پا
- پابوس
- پادشاه
- پار
- ویران
- چارباغ
- وغد
- ونکول
- ويژه
- وشانه
- وس
- وروور
- ورق
- ور افتادن
- ورزش
- ورزنه
- ورزیدن
- والا
- موگه
- کدواده
- واده
- وار
- و
- وات
- هژبر
- هوادج
- پسروی
- هواشناسی
- پیرزال
- همج
- همباز
- همم
- هماز
- همال
- همام
- همانی
- همزاد
- همسان
- همیشه بهار
- همیشه
- هن
- هندوستان
- هم آواز
- هم بستر
- هم چنان
- هسر
- هفت ایوان
- هرس
- هرك
- هرمس
- هرچه
- هزینه
- کفج
- هبل
- هبوب
- هرتسفلد
- هرزه
- نیش دار
- نیش
- ملونه
- نیلک
- هاتک
- هاجر
- هارونالرشید
- نگران
- نگریستن
- نگهبانی
- معدم
- نوول
- نگاهکردن
- پریروز
- نکاح
- نکره
- نکول
- نواس
- نوبت
- نورهان
- هیدرژن
- نهاز
- نهاله
- نو-
- نهفتن
- نوآوری
- نوا
- نمک سود
- نقش زدن
- نقی
- نم نم
- نمایندگی
- نموده
- نفرین شده
- نفرین کردن
- نفور
- نقر
- نفرت
- نظافت
- نظره
- نظیر
- نطول
- نعره
- نغام
- نفاخ