هرچه. [ هََ چ ِ ] ( ضمیر مبهم مرکب ، ق مرکب ) آنچه. هر اندازه. هر آنچه. هر آنچیزی که. همه آنهایی که. هرجا که : هر چه در عالم دغا و مسخره بوده ست از حد فرغانه تا بغزنی و قزدار.نجیبی فرغانی.هر چه بخواهد بده که گنده زبانست دیو رمنده نه کنده داند و نه رش.منجیک ترمذی.هر چه بر الفاظ خلق مدحت رفته ست یا برود تا بروز حشر، تو آنی.رودکی.هر چه تانی وز آن فرو مولی نشمرند از تو آن به بشکولی.رودکی.از تو دارم هرچه در خانه خنور وز تو دارم نیز گندم در کنور.رودکی.کنم هر چه دارم به ایشان یله ز گیتی گرفتم یکی بیغله.فردوسی.سخن هر چه پرسم همه راست گوی به کژّی مکن رای و چاره مجوی.فردوسی.و زو هر چه آباد بینی بسوز شب آور هر آنجا که باشی به روز.فردوسی.بلی هرچه خواهد رسیدن به مردم بر آن دل دهد پیشتر ز آن گوایی.فرخی.- هر چه باداباد ؛ آنچه باید باشد میشود. ( ناظم الاطباء ). مانند المقدر کائن. ( یادداشت به خط مؤلف ) : دوست از من ترا همی طلبد رو بر دوست هر چه باداباد.فرخی.شراب و عیش نهان چیست کار بی بنیاد زدیم بر صف رندان و هرچه باداباد.حافظ. || اگر پیش از صفات تفضیلی درآید معنی صفت عالی میسازد : دستیار و ستور و کار سفر ساخته کرده هر چه نیکوتر.عنصری.دور بودن ز چنان روی غمی است هر چه دشوارتر و هر چه بتر.فرخی.به راهی رود هر چه ستوده تر. ( تاریخ بیهقی ). تنی چند بگزینند هر چه ناصح تر و فاضل تر. ( تاریخ بیهقی ). بازگردانیده می آید بانواخت هر چه تمامتر. ( تاریخ بیهقی ). میخواستیم که ثمره آن از حطام دنیوی هر چه کاملتر بیابد. ( کلیله و دمنه ). و اثر اصطناع پادشاه بر این کرامت هر چه شایعتر شدو من بنده بدان مسرور و سرخروی گشتم. ( کلیله و دمنه ). کار نیشابور در عهد ریاست او نظامی هر چه تمامتر گرفت. ( ترجمه تاریخ یمینی ). - هر چه نه بدتر ؛ آنچه شایسته گفتن و اظهار کردن و نام بردن نیست. عورات.
معنی کلمه هرچه در فرهنگ معین
(هَ چِ ) = هرچ : (مبهم مرکب ) ۱ - هر چیز. ۲ - هر اندازه ، هر قدر. ۳ - هر که (در ذوی العقول به کار رود ). ، ~ نه بدتر (کن . ) مقعد، ماتحت .
معنی کلمه هرچه در فرهنگ عمید
۱. هرچیز. ۲. (قید ) هراندازه، هرقدر. * هرچه باداباد: در مقام اهمال، بی علاقگی، و سهل انگاری نسبت به چیزی یا امری گفته می شود، هرچه می شود بشود: شراب و عیش نهان چیست کار بی بنیاد / زدیم بر صف رندان و هرچه باداباد (حافظ: ۲۱۰ ).
معنی کلمه هرچه در فرهنگ فارسی
هرچیز، هراندازه، هرقدر ۱- هرچیز : (( هرچه ازجنس زمین بود چون کحل وزرنیخ .. تیمم بر آهن روابیند. ) ) ۲- هراندازه هرقدر : (( وهرچه درامکان گنجد ازخرابی واضرار بتقدیم رسانیدند. ) ) ۳- هرچکه ( در ذوی العقولبکاررود ) توضیح ((هرچه ) ) گاه برسرصفت تفضیلی در آید ودال برتاکید درمعنی آن صفت است . یا هرچه باداباد. هرچه که شدنی است میشود: (( باخودش گفت هرچه باداباد. اقلا یک هم صحبت گیر آوردم . ) )یا هرچه باشد. بهرحال درهرحال : (( هرچه باشد توعلی رادختری درج عصمت گوهرپیغمبری . ) ) ( ازقول حسین علیهالسلام به زینب . ) یا هرچه بیشتر. هراندازه که ممکن است بیشتروفزونتر . یا هرچه تمامتر. هراندازه که ممکن است تمامتروکاملتر : (( وبحر متی هرچه تمامتر وبعزمی هرچه صادقتر کشتی هارابطرف حصار راندند. ) ) یاهرچه خوبتر . هراندازه کهممکن است خوبتر وبهتر : (( برسرصورت پرندسرشت بخطی هرچه خوبتربنوشت . ) ) ( هفت پیکر ) یا هرچه زودتر . هراندازه که ممکن است زودتر. هراندازه که ممکن است زودتر. یاهرچهصادقتر. ۱- راست گوتر. ۲- راست تر درست تر . یا هرچهظاهرتر . هرقدر که ممکن است آشکارتر : (( ومعلوم گردد که این الفاظ به یکدیگر هرچه متناسبتر است وهرکلمتی را اعجازی هرچه ظاهرتر . ) ) یاهرچهکمتر. هراندازه که ممکن است کمتر . یاهرچه متناسبتر . هرقدر که ممکن است متناسبتر یا هرچه موجزتر. هرقدرکه ممکن است مختصرتر : (( ویک باب که برذکر برزوی. طبیب مقصوداست وبه بزرجمهر منسوب هرچه موجزتر پرداختهشد... ) ) یاهرچه بدتر. (اسم ) مقعد ماتحت
معنی کلمه هرچه در ویکی واژه
qualunque هر چیز. هر اندازه، هر قدر. هر که (در ذوی العقول به کار رود) مقعد، ماتحت.
جملاتی از کاربرد کلمه هرچه
از همین رو، این ایده که که آمازون روی تراشههای خودش برای الکسا کار کند، میتواند کاملاً معقول باشد. هرچه پردازش آمازون روی دستگاه اکوی محلی کاربران بیشتر شود، اتکا و وابستگی اکو به فضای ابری کمتر میشود؛ بنابراین آنها جوابهای خود را سریعتر دریافت خواهند کرد، هزینهٔ سرورهای آمازون کاهش خواهد یافت و اگر اقدامات لازم انجام شود، حریم خصوصی کاربران نیز تقویت خواهد شد (البته اگر آمازون هم برای این موضوع تلاش کند).
فیلسوف از حسابهای نهفت هرچه در خورد بود با او گفت
از خیر محض ای دل هرگز بگوشه آید، باز آنچه عاشق در خود نگرد معشوق را بیند هم در حال فناء صفت در هرچه نگرد او را بیند مارَأیْتُ شَیئْاً قَطُّ اِلّا اللّه چون بدو بیند در مرتبۀ بی یَبصُرُ هر آینه او را دیده باشد پس هموش دیدار و هموش دیده بود وَذلِکَ سِرُّ عَزیزٌ لِمَنْ فَهِمَ.
آنچه در این برنامه به چشم میآید و یکی از چند دلیلِ محبوبیت آن بود، اجرای پُرحرارت و گیرای «جیمز برک» است که با بیان شیوا و طنز گاهبهگاه خود، برنامه را هرچه بیشتر جذاب مینمود. به دنبال موفقیت این برنامه، ابتدا برنامهٔ مستند «روزی که کیهان دگرگون شد» در سال ۱۹۸۵ تهیه گردید و سپس دو دنباله دیگر به نامهای «ارتباطات ۲» (۱۹۹۴) و «ارتباطات ۳» (۱۹۹۷) ساخته و از کانال «تیالسی» پخش شد. همچنین در سال ۲۰۰۴ میلادی و به مناسبت ۲۵مین سالگرد نمایش آن در شبکهٔ پیبیاس آمریکا، شبکه «کیسیاسام» برنامهای به نام «ارتباطات دوباره» ساخت و در آن، ضمن مصاحبه با «جیمز برک»، به بازپخشِ قسمتهای مهمی از این مستند پرداخت.
از فیلمها یا برنامههای تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است میتوان به هرچه نتیجهدار باشد، نکته باریک، بوسه فرانسوی، سیرک نامرئی و ویمبلدون اشاره کرد.
اردشیر کامکار همواره برای گسترش هرچهبیشتر قابلیتهای ساز کمانچه کوشیدهاست. وی با استفاده از تکنیکهای خاص ویولن و پوزیسینهای ویولن بر روی ساز کمانچه توانست چهرهای دیگر از این ساز بهنمایش بگذارد. در این راستا، قطعات ابوالحسن صبا را در دو اثر به یاد صبا و بر تارک سپیده، بهکمک کمانچه و ارکستر به اجرا درآورد. وی در «بر تارک سپیده»، با تکیه بر تواناییهای خود دست به ابتکارات بدیعی زده و از این رهگذر کمانچه را بهسازی فوقالعاده تأثیرگذار و وجدآور مبدل کردهاست.
پرده بردار ز رخ تا که روان حل گردد هرچه بر من ز سر زلف تو مشکل گردید
حاضرم در بندگی بر هرچه فرمان میدهی سر نمیپیچم گرم با تیغ گردن میزنی
هرچه میگویم ببین و گوش کن جامها از خمّ وحدت نوش کن
ویژگیهای ستاره و سرنوشت آن به جرم اولیه ستاره بستگی دارد. هرچه جرم اولیه بیشتر بوده باشد، سرعت مصرف سوخت هیدروژن در هسته و درخشندگی آن بیشتر است. با گذشت زمان، هیدروژن موجود در هسته کاملاً مصرف شده و به هلیوم تبدیل میشود. با توقف فرایند همجوشی، نیروی رو به خارج فشار گاز (ناشی از تابش هسته) از بین رفته و غلبه نیروی گرانش باعث در هم فشرده شدن هسته میشود. ستاره در حالی که هسته آن متراکم تر میشود، لایههای خارجی خود را به بیرون میراند. با گسترش لایههای خارجی، ستاره به صورت غول قرمز درمی آید. اگر دمای موجود در هسته به اندازهٔ کافی بالا باشد، فرایند همجوشی هلیوم آغاز میشود. ستارههای بسیار پرجرم میتوانند با گداخت عناصر سنگین تر از هلیوم مراحل تکاملی بعدی را هم طی کنند.
هرچه هست اوست و هرچه اوست توی او تویی و تو اوست نیست دوی
زآنچه گفتم چون شدم بیخویش از آن هرچه گویم بیش از آنی بیش از آن
پول، هرچه زودتر دریافت شود، دارای ارزش بیشتری است. این اصل اساسی در امور مالی، نشان دهنده آن است، که از محل دریافت پول، میتوان بهره کسب کرد.
هرچه تدبیر تو بود از چرخ همه بر وفق آن رود تقدیر
کشتهای مهندسی بافت شده همچنین مشکلات دیگری در حفظ شرایط کشت نشان میدهند. در کشت سلولی استاندارد ، انتشار اغلب تنها وسیله انتقال مواد مغذی و متابولیتها است. با این حال، هرچه یک کشت بزرگتر و پیچیدهتر میشود، مثلاً در مورد اندامهای مهندسی شده و بافتهای کامل، برای حفظ کشت، مکانیزمهای دیگری مانند ایجاد شبکههای مویرگی درون بافت، نیز باید استفاده شود.
بیبیسی همچنین گزارش داد که در نهم نوامبر ۱۹۷۸ (آذر ۵۷)، ویلیام سالیوان، سفیر وقت آمریکا در ایران، به کابینه کارتر اطلاع داده که «کار شاه تمام است». سالیوان به کارتر توصیه کرد که هرچه سریعتر شاه و مهمترین ژنرالهایش را از ایران خارج کرده و با خمینی و ژنرالهای کم نفوذتر به یک توافق دست پیدا کند.
فخر عراقی به توست، عار چه داری ازو؟ نیک و بد و هرچه هست، هست بتوش انتساب
نخوردم هرچه خوردم قند چون لعلت بهشرینی ندیدم هرچه دیدم سرو چون قدت به آزادی
اقتصاد شبکه با توجه به مالکیت معنوی موضوعات مهمی را مطرح میکند. شاپیرو و واریان (۱۹۹۹) توضیح میدهند که پس از تولید اولین نسخه از اطلاعات، تولید نسخههای اضافی تقریباً هیچ هزینه ای ندارد. ریفکین (۲۰۰۰) پیشنهاد میکند که هرچه بازار راه را برای شبکهها فراهم میکند، مالکیت با حقوق دسترسی جایگزین میشود زیرا مالکیت بهطور فزاینده ای در موفقیت کسب و کار و پیشرفت اقتصادی حاشیه میشود.