هندوستان.[ هَِ ] ( اِخ ) هند. هندستان. کشور هند : خورد خواهد شاهد و شاه فلک محروروار آن همه کافور کز هندوستان افشانده اند.خاقانی.پیل آمد از هندوستان ، آورده طوطی بیکران اینک به صحرا بی نشان طوطی است مانا ریخته.خاقانی.از نظاره موی را جانی که هر مویی مرا طوطی گویاست کز هندوستان آورده ام.خاقانی.مدتی از نیل خم آسمان نیل گری کرد به هندوستان.نظامی.آن شنیدستی که در هندوستان دید دانایی گروهی دوستان.مولوی.رجوع به هند شود. هندوستان. [ هَِ ] ( اِخ ) دهی است از بخش قاین شهرستان بیرجند. دارای 46 تن سکنه ، آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و پنبه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
معنی کلمه هندوستان در فرهنگ فارسی
در فرس هخامنشی هیندوش در شاهنامه فردوسی هند ( با فتح اول ) با پرند قافیه آمده است . یکی نامه دارم من از شاه هند نوشته زمشک سیه بر پرند سرزمین هندوستان به شبه قاره ای که امروز شامل دو کشور هند و پاکستان است اطلاق می شود که بصورت دو جمهوری [ هند ] و [ پاکستان ] تقسیم گردیده است. هندوستان به شکل شبه جزیره عظیمی است در جنوب آسیا و بشکل مثلثی است که قاعده آن در شمال دامنه هیمالیا و حدود تبت و راسش سیلان نیز ضمیمه آن است و مساحت آن بالغ بر ۳۹۶٠٠٠٠ کیلومتر مربع و اوضاع جغرافیائی طبیعی آن به شرح زیر است : ۱ - سلسله هیمالیا مانند قوس عظیمی شمال آنرا احاطه کرده . ۲ - شبه جزیره دکن که در حقیقت شبه جزیره هند را تشکیل می دهد . ۳ - جلگه گنگ که بین دو قسمت مزبور قرار گرفته . هندوستان میان ۵ درجه و ۳۵ درجه عرض شمالی واقع شه بنابراین قسمت اعظم آن در منطقه استوائی واقع است . آب و هوای آن در تابستان در شبه جزیره دکن بشدت گرم و مقدار زیادی رطوبت با خود حمل مینماید که با رسیدن به جبال عظیم و مرتفع هیمالیا سرد و منجمد شده و بشکل باران فرو میریزد بطوری که مرطوب ترین نواحی دنیا ناحیه [ چراپوانجی ] در گوشه شمال شرقی هند و دامنه هیمالیا میباشد و مقدار متوسط باران این ناحیه تا ۱۴ متر در سال میرسد . رودهای هندوستان براهماپوترا گنگ گداوری و سند میباشد . امروزه جمهوری هند که قسمت اعظم شبه قاره هندوستان را شامل می شود بطور رسمی بهارات خوانده میشود و ۶۳۹ میلیون نفر سکنه دارد . عضو کشورهای مشترک المنافع انگلیس است و پایتخت آن دهلی نو است . هند از ۲۲ استان و ۹ ناحیه که از طرف حکومت مرکزی اداره میشوند تشکیل شده است . از جمله استانهای نوزده گانه آن بمبئی مدرس پنجاب میسور را می توان نام برد . جمهوری هند از شمال شرقی به برمه و چین از شمال به تبت و نپال و از شمال غربی به پاکستان غربی محدود است . جمهوری بنگلادش شامل قسمتی از زمینهای شمال شرقی هند میباشد . شبه قاره هند در قسمت جنوبی تشکیل شبه جزیره ای را میدهد که بین دریای عمان و خلیج بنگال که هر دو از متفرعات اقیانوس هند است قرار گرفته است . از جمله منابع طبیعی آن معادن میکا منگنز زغال سنگ مس و آهن است . صنایع سنگین هند در جمشید پور ( آهن و فولاد ) بمبئی ( منسوجات ) و کلکته ( محصولات کنفی ) متمرکز است . زندگی اجتماعی مردم هند با وجود کوشش های دولت مرکزی بیشتر بر مدار نظام طبقاتی می چرخد . قدیم ترین تمدن شناخته شده در شبه قاره هند از زمانی در حدود ۴٠٠٠ سال قبل از میلاد می باشد. آریائیها در حدود ۱۵٠٠ ق م . از راه شمال غربی وارد هند شدند و تمدنی برهمنی پدید آوردند که کیش هندویی در بطن آن پدید آمد و سپس در قرن ششم ق م . کیش بودایی و جائینی از آن متفرع شد . نخستین امپراطوری هندویی امپراطوری مائوری بود ( ۱۸۴ ۳۲۵ ق م . ) که بعد از حمله اسکندر در شمال هند تشکیل شد . در قرن سوم ق م . با روی کار آمدن آسوکا کیش بودایی مذهب رسمی مملکت اعلام شد . در قرن یازدهم میلادی نفوذ مسلمانان با حملات محمود غزنوی به هند آغاز شد. اروپائیان در ۱۵۱٠ با گرفتن گو آ به هند رخنه کردند. در قرن هیجدهم که قدرت مهاراتها و سیخها رو به ضعف نهاده بود انگلیسها و فرانسویها مستعمراتی در هند دست و پا کردند. پیروزیهای رابرت کلایو قدرت بریتانیا را در هند بی معارض ساخت . نهضت استقلال طلبانه هندیان با رسیدن گاندی به مقام رهبری کنگره ملی هند اهمیت فوق العاده یافت . تمایل کنگره ملی برای وحدت سراسر هند با مخالفت جامعه اسلامی به رهبری محمد علی جناح روبرو شد و در نتیجه وقتی که هند در ۱۹۴۷ استقلال یافت کنگره ملی هند با بی میلی با تقسیم هند به دو قسمت هندوستان و پاکستان موافقت کرد. هندوستان در ۲۶ ژانویه ۱۹۵٠ جمهوری اعلام شد . جمعیت هندوستان بالغ بر چهارصد و چهل میلیون نفر است و بالغ بر ۱٠۶ زبان مختلف در هندوستان وجود دارد. امروزه زبان رسمی این کشور زبان هندی است . در هندوستان ادیان و مذاهب مختلف نیز رواج دارد که مهمترین آنها دین هندوئی ( شعبه ای از برهمائی ) و بودائی و دین اسلام است . قسمتی از مسلمانان هند را مهاجرین قدیم ایرانی تشکیل داده اند و علاوه بر آن عده ای از ایرانیان هنوز در هندوستان مذهب زردشتی دارند که بنام پارسیان هند معروف هستند . محصولات عمده کشاورزی هند : برنج ذرت ارزن گندم نیشکر ادویه چای پنبه جو کائوچو میباشد
معنی کلمه هندوستان در دانشنامه عمومی
هندوستان ( هندی: हिन्दुस्तान، اردو: ہندوستان، Hindustān ) نامی است فارسی برای هند که در معنای گسترده تر برای سرتاسر شبه قاره هند به کار می رفته و بعدها در زبان هندوستانی ( هندی - اردو ) به عنوان یک نام بومی به کار گرفته شد. پس از چندپارگی هند، کاربرد این نام در فارسی به عنوان مترادفی برای کشور هند امروزی و در برخی زبان های اروپایی به عنوان نام تاریخی کشور هند ( جمهوری هند ) ادامه پیدا کرد. در معنای دوم، هندوستان یک اصطلاح ویژهٔ جغرافیایی در زبان های انگلیسی و هندی است که برای نامیدن سرزمین های جلگه سند و گنگ در شمال هند به کار گرفته می شود. اگرا و دهلی پایتخت های هندوستان بوده اند. بیشتر در دورهٔ گورکانی/تیموری بر حوزهٔ قلمرو آنها هندوستان گفته می شد. هندوستان یک واژهٔ پارسی است. هند بر گرفته از کلمه سند است و «ستان» یا «استان» یا «استت» معنی ناحیه و سرزمین می دهد. فارسی باستان Hinduš. زبان اوستایی suffix - stān ( cognate to Sanskrit "sthān", = "place" ) امروزه در پاکستان و ایران و افغانستان و بعضی جمهوری های شوروی سابق، به جمهوری هند هندوستان هم گفته می شود. حکومت هند جمهوری فدرال است که هر کدام از ۲۵ ایالت آن مجلس مقننه خود را دارد. پارلمان فدرال دارای دو مجلس است. یکی شورای ایالات ( راجیاسابها ) با ۲۵۰ عضو که ۱۲ نفر منتصب رئیس جمهور و ۲۳۸ نفر منتخب مجالس ایالات هستند. یک سوم این شورا هر دو سال بازنشسته می شوند. مجلس دیگر پارلمان مجلس خلق است که ۵۴۲ عضو آن برای دوره ای پنج ساله با رأی تمامی افراد بالغ انتخاب می گردند و ۲ عضو که انتصاب می شوند. رئیس جمهور را که دوره ریاستش پنج سال است هیئت انتخاباتی متشکل از پارلمان فدرال و مجالس ایالات برمی گزیند. رئیس جمهور، نخست وزیر - که از پشتیبانی اکثریت مجلس برخوردار است - و شورای وزیرانی را انتصاب می کند که هر دو به مجلس پاسخگو هستند. احزاب مهم سیاسی عبارتند از: حزب کنگره ( I ) • جاناتادال ( حزب خلق ) • حزب بهاراتیا جاناتا ( حزب خلق هند؛ هندوی راست گرا ) • حزب کمونیست هند – مارکسیست • حزب کمونیست هند و تعدادی گروه بندیهای منطقه ای. از نظر تاریخی به دشت گنگ و فلات زیر رشته کوه های هیمالیای غربی و منطقهٔ رود یمنا هندوستان گفته می شده است. امروزه عبارت هندوستان در سرود ملی و سرودهای نظامی هند برای وطن پرستی به کار می رود.
معنی کلمه هندوستان در دانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:هند
معنی کلمه هندوستان در ویکی واژه
کشوری با مساحت بسیار زیاد در جنوب شرقی آسیا که گاهی شبه قاره هند نیز خواند میشود.
جملاتی از کاربرد کلمه هندوستان
چون حنا کز رفتن هندوستان گردد سیاه خون دلها مشک شد در حلقه گیسوی تو
شاخ غرور والی هندوستان شکست بیخ نفاق کنده شد از باغ روزگار
هنر بحضرت تو عرضه داشتن چونست چنانکه بار بهندوستان بری پلپل
سلوکوس علاقه شدیدی به انطاکیه داشت. پس از تصرف دستور تخریب آثار و بناهای بجا مانده و جمعآوری سکههای آنتیگون را داد. او با اعطای شهروندی برابر با یونانیان به ساکنین این شهر مردم را تشویق به زندگی میکرد. در دوران سلوکوس با توجه به وسعت قلمرو سلوکوس از مرزهای هندوستان تامدیترانه سرمایه و ثروت عظیمی به این شهر سرازیر و اوج دوران شکوفایی و عظمت انطاکیه را میتوان در این دوران دید. پس از انقراض سلسله سلوکی به تصرف تیگران دوم پادشاه ارمنی درآمد. در سال ۶۴ پیش از میلاد توسط رومیان تصرف و ضمیمه خاک جمهوری روم گشت.
به هندوستان گشت شه یار را کمر بست از کین چو پیکار را
والی هندوستان از بیم تیغ غازیان چون غلامان کرد شب را نیمه از دارالقرار
ببر همچنانش به هندوستان به سوی بر و بوم جادوستان
به هندوستان این دلیری کنند سترگی نمایند و شیری کنند
سال ۲۰۰۷ برای اولین بار آیرن میدن در دوبی و هندوستان ظاهر شد در اجرای دوبی ۲۰۰۰۰ هوادار و در هندوستان۴۵۰۰۰ هوادار برای تماشای اجرای گروه آمدند. در اجرای دوبی هوادارانی از ایران، ترکیه و پاکستان و عربستان سعودی آمده بودند. در این سال هم گروه یک اجرای زنده برای مؤسسه خیریه کلایو بور برگزار کرد و درآمد حاصله را به مؤسسه تقدیم کرد.
سپردم به تو ملک هندوستان به تخت بهی باش با دوستان
کنون چشم دارم ز شاه جهان که بخشد برو ملک هندوستان
منار جام در ۶۰ کیلومتری شمالشرق شهرستان شهرک در روستای موسوم به جام موقعیت دارد. منار جام در زمان سلطنت غیاثالدین غوری در سال ۱۲۰۲ میلادی (دورهٔ غوریان) بنا یافتهاست که بعد از منار قطب دهلی (هندوستان)، دومین منار از لحاظ بزرگی و معماری قدیمی بوده و از جمله شاهکارهای نادر جهان محسوب میشود.
کسی کز گنگ هندوستان بود دور ز نیل و دجله لافد، هست معذور