کیسی

معنی کلمه کیسی در لغت نامه دهخدا

کیسی. [ سا ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ کیّس. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به کیّس شود.
کیسی. [ کیس ْ سی ] ( اِخ ) کاس سو. ( ایران باستان ص 157 ). رجوع به کاس سو و کاسیان شود.

معنی کلمه کیسی در فرهنگ فارسی

کاس سو .

معنی کلمه کیسی در ویکی واژه

کیسی که بخش میانی اصطلاح مرکب سرکیسیان است بطور مجزا مسموع نشده و به نظر تصحیف شده کیشی یا کیشه به معنی مَرد یا جنس مذکر است.

جملاتی از کاربرد کلمه کیسی

شاهین سرکیسیان، گروه (تئاتر آرمن) را در سال ۱۳۴۰ در باشگاه فرهنگی و ورزشی آرارات بنیان نهاد و خود در ضمن آموزش بازیگران به اجرای نمایش پرداخت. سرکسیان نمایشنامه‌های (مسرورکننده، قفس و آرمنوهی) را به روی صحنه آورد.
در ۷ فوریه ۲۰۱۷، سارکیسیان به عنوان هماهنگ‌کننده حمله برای شاهینهای آتلانتا استخدام شد و مسئولیت کایل شاناهان را که اخیراً از آنجا خارج شده بود و به مربیگری سان فرانسیسکو فورتی ناینرز، عهده‌دار شد.
می توفیق بکاس است مدام آشفته تا مرا ای درم عشق تو اندر کیسی
در سپتامبر ۲۰۱۶، آلاباما سارکیسیان را به عنوان تحلیلگر تیم فوتبال خود استخدام کرد.
ادگار کیسی به خاطر هزاران خوانشی که او در حال هیپنوتیزم شده داد، مشهور است. او بیش از ۱۴۰۰۰ خوانش در ۴۳ سال داد. گلیدز دیوایس، منشی او، خوانش‌هایش را می‌نوشت و گرترود ایوانز کیسی، همسر وی، او را در طول خواب راهنمایی می‌کرد.
بگو با من که اینجا چون یقین باز همه یکیسیت در انجام و آغاز
لاکاس عندی و لا کانون یدفئنی کنی ظلام و کیسی قل مافیه