پار

معنی کلمه پار در لغت نامه دهخدا

پار. ( اِ ) سال پیش. سال گذشته. عام اول. عام ماضی. ( مهذب الاسماء ). پارسال. سالی که بی فاصله پیش از امسال است. سنه ماضیه :
بدو گفت گرسیوزای شهریار
سیاوش از آن شد که دیدی تو پار.فردوسی.خدایگانا غزوی بزرگ آمد پیش
ترا فریضه تر است این ز غزو کردن پار.فرخی.گو پار نیز هم به مه روزه آمدی
سوی تو خلق هیچ نگه کرده بود پار.فرخی.بهار امسال پنداری همی خوشتر ز پار آید
ازین خوشترشود فردا که خسرو از شکار آید.فرخی.سال امسالین نوروز طربناکان است
پار و پیرار همی دیدم اندوه گنا.منوچهری.هر آن کامسال آمد پیش من گفت
نه آنی خود که من دیدم ترا پار.فرخی.امسال تازه روی تر آمد همی بهار
هنگام آمدن نه بدینگونه بود پار.فرخی.ز آنچه امسال کرد خواهی تو
رایش آگاه گشته باشد پار.فرخی.ترا نمایم سال دگر دگر شده حال
چنانکه گوئی احسنت راست گفتی پار.فرخی.مرا بخدمتش امروز بهتر است از دی
مرا بدولتش امسال خوشتر است از پار.فرخی.من پار دلی داشتم بسامان
امسال دگرگون شد و دگر سان.فرخی.فراوان خوشترم امروز از دی
فراوان بهترم امسال ازپار.فرخی.اگر با تو نمیدانی چه خواهم کرد نندیشی
که امسال آن کنم با تو که کردم پار با آنها.ناصرخسرو.گوئی امسال تهیدست چه خواهم کرد
کاشک امسال ترا کار چو پارستی.ناصرخسرو.بنگر که بدل کرد به امروز ترا دی
مر پار ترا پار همو کرد به امسال.ناصرخسرو.شاد شدی چون بشنیدی که پار
ویران شد گوشه ای از مسکنم.ناصرخسرو.باز نیاید بتو ای پور پار.ناصرخسرو.نباید که جز لهو فردا ز تو
نشانی بماند چو از پار بد.ناصرخسرو.حقیقت ببیند دگر سال خود را
چو چشم دل خویش زی پار دارد.ناصرخسرو.پارش امسال فسانه ست به پیش ما
هم فسانه شود امسالش چون پارش.ناصرخسرو.از آنچه پار تو کردی شها هزار یکی
نکرد رستم دستان زال در پیکار.مسعودسعد.

معنی کلمه پار در فرهنگ معین

(ق . ) سال گذشته .
(ص . ) پاره ، قطعه .
(اِ. ) = پر(یدن ): پرواز، پرش .
(اِ. ) چرم دباغی شده .

معنی کلمه پار در فرهنگ عمید

۱. در سال گذشته.
۲. (اسم ) سال گذشته، سال پیش، پارسال، پایار: فراوان خوش ترم امروز از دی / فراوان بهترم امسال از پار (فرخی: ۱۴۴ ).
= پاره
* پارپار: پاره پاره.

معنی کلمه پار در فرهنگ فارسی

گذشته، سال گذشته، سال پیش ، پارسال ، قطعه، جامه کهنه وچرم دباغی شده هم گفته شده
( اسم ) چرم دباغی شده .
نام چهارمین منزل از سوی هرات بجانب غور که امیر مسعود در سفر خود به غور از آنجا گذشت

معنی کلمه پار در فرهنگستان زبان و ادب

{patch} [ژئوفیزیک] همۀ ایستگاه های گیرندۀ فعال در لرزه نگاری سه بعدی که از چشمۀ نقطه ای معینی داده ثبت کنند

معنی کلمه پار در ویکی واژه

چرم دباغی شده.
پر (پریدن)
پرواز، پرش.
سال گذشته. پارسال
پاره، قطعه.
براق، شفاف، روشن بویژه پوست نژادی خاصی از انسان در گویش بهاری چئوخ پارلْلِرِه. خیلی برّاقه.

جملاتی از کاربرد کلمه پار

باغبانا گل بلنداقبال از باغت نچید گل نباشد پاره های دل به دامن باشدش
در ۲۳ فوریه، پارلمان لایحه‌ای را جهت لغو قانون اقلیت‌های زبانی تصویب کرد. اگر این لایحه توسط رئیس‌جمهور امضا می‌شد، زبان روسی به عنوان یکی از اقلیت‌های زبانی اوکراین از بین می‌رفت، اکثر جمعیت مناطقی مانند کریمه به زبان روسی صحبت می‌کنند. روزنامه کریسچن سایِنس مانیتور گزارش داد که این لایحه «فقط خشم مناطق روسی زبان را برانگیخت، زیرا آنها این اقدام را دلیل بیشتری می‌دانستند که معترضان ضد دولت که در کی‌یف باعث سرنگونی دولت یانوکوویچ شدند، قصد در دستور کار قرار دادن یک برنامه ملی‌گرایانه را دارند». تورچینوف، رئیس‌جمهور موقت، این لایحه را در ۲۸ فوریه وتو کرد.
پار گفت آن مه برایم با تو خوش سال دگر شد چنان امسال کاندر خواب جویم پار را
تنها مسیر آزادراهی موجود در استان فارس آزادراه شیراز-اصفهان با طول ۲۱۲ کیلومتر است که از شهر ایزدخواست شروع و در شهر شیراز به پایان می‌رسد. آزادراه‌های کنارگذر شمال‌غربی شیراز، شیراز–بوشهر و لامرد–پارسیان سه پروژه دیگر آزادراهی در استان هستند که هم‌اکنون در دست احداث می‌باشند.
پاره‌ای گوشت نام دل کردی دل تحقیق را بحل کردی
جوانمردا این سرّی‌ست که از بندگان پوشیده است و کسی را از این خبر نه. داوود پیغمبر علیه السلام گفت الهی سرّ خویش بر من آشکار کن که عظیم ترسان و حیرانم. تا روز این می‌گفت و می‌گریست. ندا آمد که یا داوود اگر چندان بگریی که سنگ خاره را پاره کنی من این سر با تو نخواهم گفت. یا داوود از من در دنیا دانستن سرّ من مخواه تا در مرگ بر تو پیدا کنم. گفت یا رب این سرّ به در مرگ چون پیدا کنی‌‌؟ ندا آمد که همهٔ سر من با بنده دو حرف است. و آن دو «لا» ست، یا گویم «لاتخافوا» یا گویم «لابشری»، یا از یمین بانگ برآید که دل خوش دار، یا از یسار آواز برآید که دل بردار. هیچ کس را در دم مرگ از بیم این دو «لا» رنگ بر روی نماند. چون جان به سینه برسد روی زرد و دل پر درد گردد و بر راست و چپ نگریستن گیرد، تا آواز از کدام جانب برآید. سعادت و شقاوت در آن نفس واپسین پدیدار آید. بسا بود که بدبخت نیکبخت گردد و نیکبخت بد‌بخت گردد. یمحوا الله ما یشاء و یثبت و عنده ام الکتاب، روزنامه نزدیک من است، من نویسم و من پاک کنم. نه کس آگاه کنم و نه با کس مشورت کنم.
روح الامین دعای تو گویان بر آسمان گفتی همی که پاره شود از سر آسمان
صنعت جهانگردی در استان منبع چندان درامدزایی نمی‌باشد. از جاذبه‌های توریستی استان می‌توان پارک ملی چاکو را نام برد.
سوقیان بستند دکانها و در ره تاختند پاره ای از بیم جان برخی بقصد انقلاب
وی در مورد خاطرات دوران تحصیلش در دانشگاه پاریس چنین می‌گوید:
از فیلم‌ها یا مجموعه‌های تلویزیونی که وی در آن‌ها نقش داشته است می‌توان به پاریس، دوستت دارم اشاره نمود.
در انتخاب یک آزمون آماری برای تحقیق، باید تصمیم بگیریم که آیا از آزمون‌های پارامتریک استفاده کنیم یا آزمون‌های غیرپارامتریک. یکی از اصلی‌ترین ملاک‌ها برای این انتخاب، انجام آزمون کولموگروف-اسمیرنوف است.
کشی ز سلسله زهد پارسایی دست اگر به دست کشی طره رسایی را
از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده‌است می‌توان به باشگاه فوتبال اینتر میلان، باشگاه فوتبال گوریتسا، باشگاه فوتبال پارما، باشگاه فوتبال یوونتوس، و باشگاه فوتبال سرکل بروژ اشاره کرد.
نزدیک کلیله رفت و گفت: ای بذارذر، ضعف رای و عجز من می‌بینی؟ همت بر فراغ شیر مقصور گردانیدم و در نصیب خویش غافل بودم، و این گاو را بخدمت آوردم تا قربت و مکانت یافت و من از محل و درجت خویش بیفتادم. کلیله گفت: که ترا همان پیش آمد که پارسا مرد را. دمنه گفت: چگونه؟
حاصل اندر خواب نقصان بدن نیست باک و نه دوصد پاره شدن
از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده‌است می‌توان به باشگاه فوتبال فولام، باشگاه ورزشی الوکره، باشگاه فوتبال نیوکاسل یونایتد، باشگاه فوتبال اوسر، و باشگاه فوتبال پاری سن ژرمن اشاره کرد.
استونی در بازی‌های المپیک تابستانی ۱۹۲۴ که در شهر پاریس، فرانسه برگزار شده با ۴۴ ورزشکار مرد در پنج رشته ورزشی شرکت کرده‌است.
حریف راهزنان عدم نمی گردی به زلف او دل و دین و خرد سپار و برو