پلینزی

معنی کلمه پلینزی در لغت نامه دهخدا

پلینزی. [ پ ُ ن ِ ] ( اِخ ) یکی از تقسیمات بزرگ اقیانوسیه که شامل تمام جزایر پراکنده اقیانوس کبیر در مشرق استرالیاست. اغلب پلینزی را که در شمال خط استواء قرار دارد میکرونزی نامند. مهمترین گنگ بارهای پلینزی عبارت است از کارُلین و ماریان و مارشال ( در میکرُنزی ) و هاوائی و مارکیز و توامُتو و جزایر سوسیته و تُنگا و ساموا و جز آن. سکنه پلینزی محتملاً از اصل ماله باشند که اکنون در حال انقراض میباشند. در قاموس الاعلام ترکی ( در کلمه پولی نسیا ) آمده است : پولی نسیا. بمعنی گنگبار ( مجمعالجزایر ) نام قسمتی از سه قسمت اُکیانیاست که بمعنی جزائر بحر محیط است ، و از طرف مغرب محدود است به میکرونسیا و ملانسیا و در طرفین خط استوا جا دارد و تا نزدیکیهای سواحل آمریکا امتداد پیدامیکند. تعداد این جزایر بسیار و بیشتر آنها بغایت کوچک است و بدسته های جزائر مجتمعه انقسام یافته اند و در بین 160 درجه طول شرقی با 105 درجه طول غربی و بین 35 درجه عرض شمالی و 56 درجه عرض جنوبی در میان اقیانوس کبیر پراکنده اند و مساحت سطح کلیه آنها به 788 ، 299 کیلومتر مربع و سکنه آنها 848000 تن بالغ میشود و از این رو پیداست که این جزائر متعدد از حیث وسعت جمعاً بسیار کوچکند و در مسافتهای دور از یکدیگر واقع شده اند. دسته ای از این ها از اراضی برکانیة ( آتش فشانی ) و کوهستانی ، ولی اکثر نیز از اراضی مرجانی بوجود آمده و پستند، هوای این جزایر به نسبت درجه عرض مختلف و کلیةً گرم است. عمده این جزائر ابتدا ازمغرب گنگبار الیس ، ویتی ، ساموا، تونگا، فنیکس ، کوک ،سوسیتی توبوآی ، تزاره ، پوموتو، کارلین ، ماکیز، سامارنگ ، ساندویج ، میدوی و در منتهای شرقی جزیره پاسکالیة و جزیره سالاای گومز واقع شده اند. تفصیلات و معلومات راجع به هر یک از این جزائر در محل مقتضی خواهد آمد. در اینجا فقط به ذکر شرحی مختصر از احوال اهالی پولینسیا قناعت میکنیم : اهالی پولینسیا تندرست ، قوی و تنومندند و رنگ آنان اسمر و اصفر و یا مایل به زیتونی است موهاشان سیاه و دراز و اغلب خوشه خوشه و به شکل کاکل روی سر ایشان دیده میشود. ریش و سبیل آنان کم ، بینی های ایشان دراز و گاهی کمابیش منقارمانند است لبهای سطبر و دندانهای بسیار سفید دارند معمولاً تن خود را با انواع نقوش و صور منقش میسازند، گوش ، بینی ، و لب ها را سوراخ کرده گوشواره و زینت آلات و گاهی چیزهای بسیار بزرگ بدان ها می آویزند. منازل خود را با میخ چوبین کوبیده بزمین میسازند و روی آنها را با برگ و کلش می پوشانند. لباس مردان عبارت است از یک کمربند یا فوطه و لنگی که از یک نوع برگ یا گیاه می بافند. زنان تن خود را از کمر تا زانو می پوشند پوشیدن از کمر ببالا هم مخصوص زنان اغنیاست. از غرائب عادات آنان یکی این است که در مقام حرمت و تعظیم تن خود را تاکمر باز میکنند. غذای عمده ایشان از نارگیل ، موز ومیوه درخت نان و نظائر اینهاست پاره ای از ریشه های نباتی ، طیور و ماهی و خوک هم جزو مأکولات آنان است عادت منفور خوردن گوشت آدمی نیز دارند ولی این برای امرار حیات و مایه زندگی نیست بلکه یکی از مراسم دینی ایشان است. اهالی جزائر برکانی و کوهستانی متمدن ترند و کشت و زرع در بین آنان مرسوم است اما اهالی اراضی پست و مرجانی بسیار عقب مانده اند. معاش آنان از ماهی دریاست که با دست میگیرند و با نبات هم تغذیّه می کنند. بموجب روایت پاره ای از اینان در موقع ورود فرنگیان به سرزمین ایشان روشن کردن آتش را هم نمیدانستند و کلیةً از بکار بردن معادن بی خبر بودند. اسلحه آنان عبارت است از دگنک و تخماق و سنگهای نوک تیز و تبرها و نیزه هائی از استخوان و نظایر اینها ایشان بالطبیعة ذکی ، باهوش و بااستعدادند لیکن تأثیر و استیلای اروپائیان و پرتو تمدن بشری چشم آنان را خیره کرده و با تسلط بیگانگان به تغییر و ترک عادات مجبور ساخته است از طرف دیگر ارمغان اروپائیان یعنی مسکرات هم کار خود را صورت داده سیفلیس و سایر امراض ساریه و مرض سل و غیره موجب تلفات بسیار گردیده و عده آنان روز بروز بحالتی حیرت انگیز نقصان می یابد مثلاً سکنه پاره ای از جزایر که بتخمین صد سال پیش کاپتین کوک و سیاحان دیگر قریب به 000،400 و 000،600 تن میرسیده اکنون بیش از 40000 یا 50000 تن نیست. دین آنان عبارت است از اعتقاد به خدائی تابونام ، به جن و پری هم عقیده دارند و ارواح اقربا و اجداد را نیز پرستش میکنند هر چند بعضی آنان بتوسط دعات مسیحی صورتاً پروتستان یا کاتولیک نامیده میشوند ولی اعتقادات آبا و اجدادی خود را هنوز از دست نداده اند. در بحرپیمائی با قایقهای خود بسیار ماهر و بی باکند و بوسیله نوعی قایق سفرهای دور و دراز می کنند تعدد ازدواج در بین آنان معمول و در باب ناموس بی قیدند و به دزدی نیز حرص و آزی دارند. گذشته از این دو امر عادات اخلاقی قابل انتقاد ندارند و حلیم و سلیم و خوش خلق و بانشاط میباشند جای بسی حیرت است که اهالی این جزائر پراکنده در هر طرف اقیانوس کبیر به فاصله های بسیار دور و غیر مجاور منسوب به یک نژاد و متکلم به یک زبان میباشند گو اینکه اهالی هر یک از جزائر مجتمعه زبان مخصوصی داردولی مشابهت السنه مذکور ثابت میکند که آنها تماماًاز یک اصل مشترک مأخوذند. از حیث اخلاق و عادات و اعتقادات هم تفاوتی در بین آنها نیست در میکرونسیا و ملانسیا جنس پولینسیائی مختلط با بومیان مشاهده و جنس ملائی ( مردم مالزی ) مختلط با جنس پولینسیائی دیده میشود. پولینسیائیها از جنس اقوام آسیائی بوده در زمانهای مقتضی خواه ناخواه با جریانهای اقیانوس کبیر به این جزائر دور و دراز افتاده با اهالی دریانورد جزایر مناسبات و اختلاط و امتزاج پیدا کرده اند - انتهی.

معنی کلمه پلینزی در فرهنگ فارسی

قسمت بزرگی ازاقیانوسیه وعده جزایر بیشماری را که در اقیانوس کبیر پراکنده شده و در مشرق قطعه استرالیا میان جزایرساندویچ پاک و فیجی واقع اند پولینزی گویند . بخشی از جزایر پولینزی را که درشمال خط استوا واقع شده جزایر میکرونزی نامند . بیشتر جزایرپولینزی متعلق به فرانسه است.

جملاتی از کاربرد کلمه پلینزی

استان خلیج میلنه یکی از استان‌های کشور پاپوآ گینه نو می‌باشد. مرکز استان آلوتائو است. قلمرو این استان شامل ۱۴٬۰۰۰ ک م در خشکی و ۲۵۲٬۹۹۰ ک م در دریا می‌باشد. قلمرو دریایی این استان شامل ۶۰۰ جزیره کوچک و بزرگ است که از این تعداد ۱۶۰ تای آن مسکونی می‌باشد. این استان ۲۱۰٬۰۰۰ نفر جمعیت دارد که به ۴۸ زبان مختلف صحبت می‌کنند. بیشتر این زبان‌ها به شاخه مالائو-پلینزیایی شرقی از خانواده زبان‌های آسترونزیایی تعلق دارند.