هرس

معنی کلمه هرس در لغت نامه دهخدا

هرس.[ هََ ] ( اِ ) چوب پوشش خانه. ( برهان ) : مسجد را بقدر بیست هرس افزون کرد. ( فردوس المرشدیه ). بقدر آنکه به هفت هرس پوشیده شد. ( فردوس المرشدیه ).
هرس. [ هَِ ] ( اِ ) اول ْ شیری که از پستان زن پس از زاییدن سیلان می یابد. ( ناظم الاطباء ).
هرس. [ هََ رَ ] ( اِ ) بریدن شاخه های زیادی درخت. ( یادداشت به خط مؤلف ). رجوع به هرس کردن شود.
هرس. [ هََ ] ( ع مص ) سخت خوردن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || سخت خوار شدن. ( منتهی الارب ). || خرد کردن و هریسه کردن چیزی را. ( اقرب الموارد ). || ( اِ ) گربه. ( منتهی الارب ). سنور. ( اقرب الموارد ).
هرس. [ هََ رَ ] ( ع مص ) سخت خوار گردیدن. ( منتهی الارب ). شدید خوردن و پنهان خوردن. ( اقرب الموارد ).
هرس. [ هََ رِ ] ( ع ص ) شیر استواراندام بسیارخوار. || جامه کهنه. || مکان هرس ؛ جایی که هراس رویاند. ( اقرب الموارد ).

معنی کلمه هرس در فرهنگ معین

( ~. ) (اِ. ) اول شیری که از پستان زن پس از زاییدن جاری شود.
(هَ ) (اِ. ) چوب پوشش بام خانه .
(هَ رَ ) (اِ. ) بریدن شاخه های زاید درخت .

معنی کلمه هرس در فرهنگ عمید

تیری که در سقف خانه به کار ببرند، چوب پوشش خانه.
بریدن شاخه های زاید درخت.
* هرس کردن: (مصدر متعدی ) (کشاورزی ) = هرَس

معنی کلمه هرس در فرهنگ فارسی

عمل بریدن شاخه های زایددرخت، هرس کردن:بریدن
(اسم ) اول شیری که ازپستان زن پس از زاییدن جاری شود.
شیر استوار اندام بسیار خوار جامه کهنه

معنی کلمه هرس در فرهنگستان زبان و ادب

{pruning} [کشاورزی- علوم باغبانی] حذف کلی یا جزئی اندام هایی از درخت یا درختچه

معنی کلمه هرس در دانشنامه آزاد فارسی

هَرَس (Pruning)
هَرَس
حذف بخش هایی از گیاهان چوبی، معمولاً شاخه ها یا سرشاخه های درختان، با هدف کاهش بار وارد بر بخش های باقی ماندۀ گیاه. همچنین، به قطع بخش های آفت زده یا شکسته، تربیت بخش هایی از گیاه برای قرارگرفتن در وضعیت هایی که به لحاظ ساختاری برای گیاه مناسب ترند، و به شکل دهی گیاه نیز اطلاق می شود. هرس طبیعی با وزش باد، بار میوه های اضافی، یخ یا برف صورت می گیرد. در نتیجۀ هرس طبیعی، غالباً زخم هایی روی گیاه باقی می ماند که دیر ترمیم می شوند و گیاه از همین ناحیه در معرض خطر پوسیدگی و آفت زدگی قرار می گیرد. سوراخ هایی که در نتیجۀ هرس طبیعی به جا می مانند، محل مناسبی برای تغذیه و لانه سازی جانوران درخت زی است. با هرس مصنوعی، از پوسیدن درخت جلوگیری می شود و زخم های ناشی از آن نیز به سرعت ترمیم می شوند. گیاهانی که در پاییز جوانه می زنند، در تابستان هرس می شوند. در نواحی خشک و گرم، هرس بیش از اندازۀ درختان غالباً سبب آفتاب سوختگی شاخه ها و تنۀ درخت می شود. هرس تابستانی درختان تولید گل و میوه را افزایش می دهد و هرس زمستانی سبب افزایش شاخ وبرگ درخت می شود. هرس شاخه های درخت یا بوته به تولید چوب کمک می کند. هرس ریشه تولید چوب را کاهش، اما تولید میوه را افزایش می دهد.

معنی کلمه هرس در ویکی واژه

چوب پوشش بام خانه.
بریدن شاخه‌های زاید درخت.
اول شیری که از پستان زن پس از زاییدن جاری شود.

جملاتی از کاربرد کلمه هرس

در وقت خویش هرکه دهن باز می کند از گوهرست همچو صدف آب ودانه اش
شمسی تو و دولتت سپهرست شیری تو و حشمتت عرینست
حرف درشت بردل بی کینه می خورد گر سنگ گوهرست به آیینه می خورد
آنکه هرسو رو نهد خلقی برای دیدنش رو نهد سویش ز هر سویی نمی‌گویم که کیست
احمدآباد بگان، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان راسک در استان سیستان و بلوچستان ایران است.
پس جای دو ده مردمک دیدگان حور سایید و هرسه چیز به یکجا بیاورید
احمدمولا (شوش)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان شوش در استان خوزستان ایران است.
ابوعسکر (قیر و کارزین)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان قیر و کارزین در استان فارس ایران است.
الیاسی، روستایی است از توابع بخش کوهسار و در شهرستان سلماس استان آذربایجان غربی ایران.
باد قهرست و بلای شمع کش جز که شمع حق نمی‌پاید خمش
زین آبها که درگره سخت گوهرست امید من به موج سراب است بیشتر
آزادگان ز آب حیاتند بی نیاز هرسرو کرده است دو صد باغبان به خاک
سرچشمه نشاط دل پاک گوهرست تا دل شکفته است، سخن تازه و ترست
در راه شهرستان جان از عشق شه رهبر کنم وز خاک پای عاشقان بر فرق سر افسر کنم