ونکول

معنی کلمه ونکول در لغت نامه دهخدا

ونکول. [ وَ ] ( اِ ) درکارو ضروری و مایحتاج. ( برهان ). کار لازم. امر ضروری.

معنی کلمه ونکول در فرهنگ معین

(وَ ) (اِ. ) کار لازم ، امر ضروری .

معنی کلمه ونکول در فرهنگ فارسی

(اسم کار لازم امر ضروری .

جملاتی از کاربرد کلمه ونکول

نام آفرینندهٔ زولو اونکولونکولو است. او خود از نی پدیدار گشت و مردم و دام را به‌وجود آورد. او همه‌چیز را از زمین و آب‌ها گرفته تا حیوانات را آفرید. او نخستین انسان و پدر تمامی مردم شناخته شد. او همان کسی است که به زولوها آموخت که چگونه شکار کنند و چگونه آتش بیفروزند و غذای خود را آماده کنند.
اکتین پروتئین سازندهٔ ساختار میکروفیلامنت‌ها است. سمومی که ذخیره مونومری اکتین را مختل می‌کنند برای مطالعه پویایی اکتین مناسبند. بعضی از قارچ‌ها و اسفنج‌ها سمومی را تولید می‌کنند که چرخه پلیمری شدن اکتین را هدف قرار می‌دهند و بنابراین برای سلول‌های جانوری سمی / احتمالاً / هستند. به عنوان مثال می‌توان از سیتوکالازین و لاترونکولین نام برد.