چنده. [ چ َ دَ] ( عدد مبهم ) ( از: چند + ه ، پسوند ). ( حواشی برهان ).چند. که مقدار غیر معین باشد. ( برهان ) ( آنندراج ). چنده. [ چ ِ دِ ]( اِخ ) دهی از دهستان دهدز بخش دهذر شهرستان اهواز است. در 21 هزارگزی باختر دهدز واقع شده. کوهستانی و گرمسیر است و 200 تن سکنه دارد. از رودخانه کارون مشروب میشود. محصولش گندم و جو است. شغل اهالی زراعت و راهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
معنی کلمه چنده در فرهنگ فارسی
دهی از دهستان دهدز بخش دهدز شهرستان اهواز .
معنی کلمه چنده در فرهنگستان زبان و ادب
{dose} [پزشکی] مقدار تجویزشده در یک یا چند وعده، ازجمله مقدار خاصی از دارو یا مقدار معینی از اشعه متـ . مقدار مصرف
معنی کلمه چنده در ویکی واژه
مقدار تجویزشده در یک یا چند وعده، ازجمله مقدار خاصی از دارو یا مقدار معینی از اشعه
جملاتی از کاربرد کلمه چنده
بهطور کلی، در طول قرنها، در غرب، قلمرو ساسانی در مجاورت سرزمین دولت بزرگ و پایدار روم بود، اما در شرق، نزدیکترین همسایگان آن امپراتوری کوشان و قبایل کوچنده مانند هپتالیان بودند. ساخت استحکاماتی مانند قلعه توس یا شهر نیشابور، که بعداً به مرکز یادگیری و تجارت تبدیل شد همچنین در دفاع از استانهای شرقی ممانعتی در برابر حمله بود.
جمعیت کوچنده ایل الیکایی در شهر مجن:
ای دوست! اگر در این کتاب، زبده هیچ کلمه نیستی جز این کلمات که زبدۀ علوم هر دو جهان آمده است که بس بودی عالمیان را. این کلمات کدامست؟گوش دارو این کلمات شیخ ما گفته است ابوبکر. دانی مقصود چیست؟ در مدح این کلمات آنست تا تو بهمگی خود را با این کلمات دهی. آخر دانی که در عبارت و مثال از این مبین تر و معین تر نتوان گفتن؟ از دو عالم گذر میباید کردن، آنگاه این کلمات باشد که عد و بیان توان کرد. از دو عالمملکوتی و جبروتی بیش از این با عالم تو نتوان آوردن. دریغا چه دانی که در این تمهید چندهزار مقامهای مختلف واپس گذاشتیم، و از هر عالمی زبدهای درکسوت رموز با عالم کتابت آوردیم! پدید باشد که از آن عالم با این عالم، چه توان آوردن؛ جرعهای از کاسۀ «لابَلْ هَذا کَثیرٌ قَطْرَةٌ مِنْ بَحْرٍ لُجِّیٍ لابَلْ شُعاعٌ مِنْ شَمْسٍ».
تا به کی از چند و چون آخر ز عشقم شرم باد کی ز چونی برتر آیم چندها را بشکنم
از قلهک و زرگنده گذر سوی خلد زیر ور چنده دروس نگر خرم و خورسند
در سامانهٔ نگارش چینی، هریک از کاراکترها تکهجایی هستند و بهطور معمول با یکی از هجاهای گفتاری مطابقت میکنند. این هجاها هرکدام دارای معنایی پایهای و ساده هستند. بااینحال، هرچند بعضی از معانی و واژهها با یک هجای ساده نوشته میشوند، برای نوشتن بیشتر آنها در چینی ماندارین به دو یا بیش از دو کاراکتر نیاز است، و بنابراین چندهجایی محسوب میشوند و از ترکیب آنها معناهای تازهای بهوجود میآید که درعین ارتباط با معنای تکتک واژههای نخستین، مفهوم تازهای میآفرینند.
بونّه (ُبُوردمه) غریبی، غریبی چنده زئینه من ساله ویمٰارْمهْ، کَسْ منه سرننه
در چند سال گذشته ارزش بیتکوین در بازارهای جهانی از چند صدم دلار آمریکا به چندهزار دلار افزایش یافتهاست. تعداد شرکتهای خدماتی و تاجرانی که بیتکوین میپذیرند نیز در حال افزایش است.
تن که چون مونی شد از غم چنده بنمایم بدوست زحمت مو چشم بینا برنتابد بیش ازین
جمعیت کوچنده ایل الیکایی در ارجمند فیروزکوه:
کوْراوْغلی در سیاهی شب می کند نگاه کوْراوْغلونون گؤزی قارا سئچنده
در گذر از این و آن تا کی و تا چندهی گوئی از کیقباد جوئی از آبتین
قیرآتِ او به زین شده و چشم او به راه قیر آتینی مینیب ، کسیب ، بیچنده
چندهمسری در اسرائیل غیرقانونی است. جامعه همجنسگرایان دارای آزادیهای وسیع اجتماعی در این کشور هستند، هرچند برخی گروههای مذهبی محافظهکار در اسرائیل با این آزادیها مخالفند. همچنین مجازات اعدام در کشور اسرائیل وجود ندارد و این مجازات از قوانین کیفری لغو شده است.
جمعیت کوچنده ایل الیکایی در لواسان شمیرانات:
ز بیچونیش چون و چندها هست بلندان با علو قدر او پست
جمعیت کوچنده ایل الیکایی در گرمسار:
بسیچنده در آب پیروزه رنگ بسیچید تا ماهی آرد به چنگ