هفت ایوان
معنی کلمه هفت ایوان در فرهنگ معین
معنی کلمه هفت ایوان در فرهنگ فارسی
کنایت از هفت آسمان است
معنی کلمه هفت ایوان در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه هفت ایوان
ز یک عکس شمشیرش این هفت رقعه تصاویر این هفت ایوان نماید
این منور سطح اخضر در میان گستردهاند وین مدور طاق هفت ایوان خضرا کردهاند
بقوتی که ازو ثابتست هفت بساط بقدرتی که ازو قائمست هفت ایوان
شبروان ناله ی گردون نوردم هر نفس رخت در ارکان هفت ایوان خضرا می زنند
خورشید که هست شمسهٔ هفت ایوان خواهی که بگویمت که چون گشت عیان
بایزید است بایزید است بایزید سید اقلیم هفت ایوان دل
پی تعظیم خاک ایوانش راست خم گشته پشت هفت ایوان
هفت ایوانش کلاه مهر و مه از سر فتد سر به بالا چون برای سیر ایوانش کنند
آن خدیو چار بالش صدر هفت ایوان چه شد ذوالجناح ای ذوالجناح
زیر امر تو نقش چار گهر زیر قدر تو جرم هفت ایوان