نگهبانی. [ ن ِ گ َ ] ( حامص مرکب ) پاسداری. رعایت. نگه داری. تعهد : و نگه دارد آنچه در عهده نگهبانی اوست از کار خلق خدایش. ( تاریخ بیهقی ص 311 ). سلوک کن... در رعایت آنچه ما آن را در نظر تو زینت دادیم و در پاسداری و نگهبانی آن. ( تاریخ بیهقی ص 313 ). فکر و تدبیرش صرف نمی شود مگر در نگهبانی حوزه اسلام. ( تاریخ بیهقی ص 312 ). یکی باب عدل است و تدبیر و رای نگهبانی خلق و ترس خدای.سعدی.سپه را نگهبانی شهریار به از جنگ در حلقه کارزار.سعدی. || پاسبانی : چون شدم غایب از درْت به ارزانی نیک مردی بنشاندم به نگهبانی.منوچهری. || مراقبت.ترصد : صحبت ما به نگهبانی دم می گذرد تیغ بر کف همه جا پشت سر خود داریم.صائب.
معنی کلمه نگهبانی در فرهنگ معین
( ~. ) (حامص . ) نک . نگاهبانی .
معنی کلمه نگهبانی در فرهنگ عمید
۱. مراقبت، محافظت، پاسبانی، کشیک دادن. ۲. (اسم ) محلی که نگهبان در آنجا انجام وظیفه می کند.
{watch} [حمل ونقل دریایی] مراقبت شبانه روزی و منظم از قسمت های مختلف کشتی
معنی کلمه نگهبانی در دانشنامه عمومی
به عمل حفاظت و حراست از دارایی ها یا افراد که به وسیله گماشتن فردی ویژه برای این امر صورت بگیرد نِگَهبانی یا حِراسَت گفته می شود. روز حراست و نگهبانی در تقویم شمسی ۲۲ تیر ماه مصادف با روز گرامیداشت شورای نگهبان تعریف گردیده است. فردی که مأمور پاسداری و نگهداری از چیزی یا جایی شده را نگهبان می گویند. نگهبانان ممکن است از سوی نهادهای دولتی به کار گماشته شده باشند یا از سوی اشخاص و گروه های خصوصی. در بیشتر موارد نگهبانان یونیفورم به تن می کنند و حضور خود را با ایستادن در محل، یا نصب دوربین نظارتی مداربسته یا نصب آژیر به چشم می آورند تا از اقدامات غیرقانونی نسبت به آن محل یا افراد حاضر در محل جلوگیری کنند. در صورت بروز اقدامات غیرقانونی و بزهکاری یا خطراتی مانند آتش سوزی و تصادفات، نگهبان موظف است مورد پیش آمده را به سرعت به رئیس خود یا نهاد اجتماعی مناسب گزارش دهد. • حراست: اگر نگهبانی توسط چند نفر و به حالت سازمان دهی شده انجام بگیرد به آن حراست گفته می شود و معمولاً ساختمان های مهم دولتی و غیره در کشورها توسط یک بخش حراست حفاظت می شوند. روز ۲۲ تیر روز نگهبانی و حراست است که شورای نگهبان نقش ویژه ای در ان دارد. • کمک نگهبان: فردی است غیر مسلح مجهز به سرنیزه و چراغ قوه جهت کمک به نگهبان در انجام وظایف محوله. وظایف کمک نگهبان انجام اموری است که انجام آن ها برای نگهبان مسلح خطرناک یا غیرممکن است مانند تفتیش بدنی و کنترل داخل اتومبیل. کمک نگهبان نباید هیچگاه در خط تیر نگهبان قرار گیرد. • شبگرد: به نگهبانان محلات شهر طی روز، نگهبان محله گفته می شود و نگهبانان شب محلات «شبگرد» نام دارد. • پاسبان: کسی که از سوی شهربانی مأمور حفظ نظم و آسایش شهر است پاسبان نامیده می شود. • دشتبان: به نگهبانان دشت و کشتزار و باغ ها که وظیفه حفاظت از مزرعه های دهقانان از ویرانی و دستبرد را دارند و در بعضی نقاط امور آبیاری را نیز سرپرستی می کند، دشت بان یا پاکار یا ناطور گفته می شود. • پاس بخش: مسئول تعویض نگهبانان در ارتش و نیروهای نظامی نگهبانی از زمان های گذشته معمول بوده و حتی قبایل ابتدایی که در داخل غارها و جنگل ها زندگی می کردند برای ایجاد امنیت خود با گماردن عناصر تأمین، قبیله خود را از خطر حیوانات و سایر انسان ها محفوظ می داشته اند.
جملاتی از کاربرد کلمه نگهبانی
و بزرگان دین چون حاجت افتادی بدروغ گفتن مصلحتی را، تا توانستندی از دروغ پرهیز کردندی و سخن با معاریض گردانیدندی. چنان که مطرف در نزدیک امیری شد، امیر گفت: چرا کمتر آیی بنزدیک ما؟ جواب داد که تا از نزدیک امیر برفتم پهلو از زمین برنگرفتهام الّا آنچه خدای نیرو داده است. امیر پنداشت که او بیمار بوده است، و آن سخن در نهاد خویش راست بود. و شعبی کنیزک خویش را گفت: اگر کسی مرا طلب کند تو دائرهای میبرکش، و دست خویش بران نه و گوی که درین جا نیست. و معاذ جبل (رض) عامل عمر بود چون از عمل باز آمد عیال او گفت: ما را چه آوردی؟ معاذ گفت: نگهبانی با من بود چیزی نتوانستم آورد، یعنی که خداوند عزّ و جلّ با من بود. زن او پنداشت که عمر بر وی مشرفی گماشته بود، پس بخانه عمر شد آن زن و عتاب کرد، و گفت: معاذ امین رسول خدا (ص) بود و امین بو بکر.
سوارکارانی اهل شمال از قلمرو اریادور نگهبانی میکردند این سواران از باقی ماندهٔ پادشاهی آرنور بودند.
میان خلط و خون مانده چه میکوشی درین گلخن بگو تا چون کنیم آخر درین گلخن نگهبانی
چو هر شهری به شاهی دادگر داد نگهبانی به هر مرزی فرستاد
ز خال روی تو کار سپند می آید که داغ لاله کند لاله را نگهبانی
اسوانتویت دارای چندین معبد بزرگ بود که هر کدام از آنها توسط صدها مرد نگهبانی میشد. او همیشه شمشیرش (برخی مواقع کمان) را با خود حمل میکرد و در دست دیگرش جامی ساخته شده از شاخ داشت. او همچنین اسب سفیدی داشت که از آن برای طالعبینی استفاده میکرد و آن را در معبدش نگاه میداشت که بوسیلهٔ کشیشها مراقبت میشد. پیروزی در نبردها، سفر بازرگانان و برداشت موفق محصول، همه و همه وابسته به اسوانتویت بود.
پس از هزار محل جویمش جریده جویابم فلک ز رشگ نگهبانی از زمین به در آرد
چو تن را عقل بگذارد پریشانی کند این تن بگوید تن که معذورم تو رفتی که نگهبانی
نگهبانی ویرا برگرفت و در حالی که زنجیر دست و پایش برزمین کشیده می شد، بدروازه ای باب الطاق برد. خلقی عظیم گرد آمدند.
در ادامه بیان شده که این روستا علاوه بر بندرگاه منطقه، به صورت قلعه و بارویی جهت حفاظت از اشرف (بهشهر) مورد استفاده قرار میگرفته و از برجهایی که در شمال روستا وجود داشت به منظور نگهبانی و دیدهبانی استفاده میشد، که اکنون نیز آثاری از آن برجها قابل مشاهده میباشد.
اگر سپهر نگویی، که روشنان سپهر گشاده دیده در آنجا پی نگهبانی
روز دوشنبه ۲ فروردین منابع محلی گزارش دادند که یک نگهبان سد گلستان به اتهام تعرض جنسی دو کودک و در پی تجمع اعتراضی اهالی روستا در محل کارش و آتش زدن کیوسک نگهبانی، در گنبد کاووس توسط پلیس دستگیر شد. اعتراضات پس از خبر آزار جنسی دو دختر هفت و هشت ساله توسط مردی ۵۵ ساله در گنبد کاووس رخ داد. در پی این مسئله دهها نفر از شهروندان معترض روز سهشنبه مقابل دادگستری تجمع کرده و نسبت به شیوه رسیدگی قضایی اعتراض کردند. متهم پرونده تعرض جنسی دو دختر خردسال، با رد شدن مسئله «تجاوز» از سوی پزشکی قانونی، با اتهام «آدمربایی» تفهیم اتهام شدهاست.
حصار امن و امان چیست؟ عزلت از مردم ز خلق قطع نظر، خویش را نگهبانی است
چون ترا بر کشور دلها نگهبان کرده اند هر کجا باشی ترا یزدان نگهبانی کند