معنی کلمات "لغت نامه دهخدا" - صفحه 144
- ژریکو
- نایبه
- واستان
- شیح
- واعظین
- وقف نامه
- گران خیز
- گران خواب
- واسه
- کلاه دار
- کاجر
- ماژان
- کارمزد
- گران جسم
- گران تن
- پارکر
- کاتوزیان
- چاربیخ
- چاهان
- چاه سر
- کنایی
- پرزدار
- نازنین چهر
- کورانه
- کلوخه
- ولوغ
- پای افزار
- پرشکنج
- پراکنده روز
- چادر سر
- وصی
- واحد سطح
- پارافین
- واسوخت
- کاتبی
- پاتن
- وئی
- هفدهم
- نجفی
- کاتی
- کافا
- وبری
- کارنگی
- یتیمی
- کارتا
- هرندی
- همدرس
- پالای
- وانیه
- گم کرده
- گذارا
- هرزه گو
- فاخره
- هاتفی
- هریمن
- چده
- هابل
- نرگسدان
- یفتر
- یامه
- پس ترک
- گبرکان
- گران خرید
- پرخنده
- هدد
- چهار ضرب
- نافذالامر
- چاراویماق
- ورزو
- واگیری
- هرجان
- ذمار
- هث
- هدهدی
- کهنه رباط
- کافرکیش
- کمان ابرو
- هاه
- پلون
- لکهنو
- و کذلک
- کاپری
- چاف
- کنداور
- وررفتن
- پدر وار
- پناهیدن
- ساز بادی
- هاسه
- دوست وار
- هم خانه
- ویره
- کائن
- گازران
- چپ تو
- هامر
- راونا
- هرزه خند
- کاروان رو
- سختن
- هازل
- زنه
- هرکاره
- ملوث
- دیزی
- خیده
- نصفه
- خرب
- پرخش
- دینامیت
- خطوط
- پیروس
- کلوپ
- نشاف
- حواشی
- پایمال شدن
- رفتار
- دنده
- بیکار
- بی کار
- بی عار
- وقص
- نبق
- نشد
- مصاحبت
- تصاحب
- مطابقه
- موافقت
- پیوستگی
- تطابق
- وشکل
- دوسو
- تقارن
- پرهون
- گردبر
- دایره
- نامرئی
- موشک
- ثابتی
- چهارراه
- وجد
- تقاطع
- رس
- ره
- چور
- راد
- تعمد
- بقصد
- قمیش
- چاووش
- خوانندگان
- ساطور
- خایسک
- وطواط
- وجوه
- پریدن
- تهذیب
- پهلوان
- داستانی
- درپیش
- تهمتن
- واله
- واماندگی
- کانون
- حزیران
- مصف
- تموز
- کیومرث
- پیغمبری
- نسوان
- منکوح
- حام
- نقض
- مخرج
- مضمن
- تقضی
- ر-
- روبه
- نحر
- پراکندگی
- رادیواکتیو
- تشعشع
- شعشعه
- پرتو
- هتف
- تابندگی
- درخش
- نازپرورده
- دختر
- بیگانگان
- کسبه
- عشب
- حیص
- پیوستن
- رهبان
- تبتل
- فتنه
- رهایی
- مفاد
- جعل