ساطور. ( ع اِ ) آنچه بدان بُرند از کارد و جز آن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || کارد بزرگ گوشتبُر. ( شرفنامه منیری ). کارد بزرگ و خنجر. ( غیاث از منتخب و کشف و لطائف ) ( آنندراج ) : همی خواهم من ای دهقان که امروز بگیری خنجری مانند ساطور.( منسوب به منوچهری ).هرکه یک سطر مدح او بنوشت نکشد رنج نیزه و ساطور.قطران ( دیوان چ نخجوانی ص 138 ).از علم وخرد سپرکن و خود وز فضل و ادب دبوس و ساطور.ناصرخسرو.گل سختش به سختی سندان شخ تندش به تیزی ساطور.مسعودسعد.تارکم زیر زخم خایسک است جگرم پیش حدّ ساطور است.مسعودسعد.به دشت جانوری خار میخورد،غافل تو تیز میکنی از بهرقتل او ساطور.ظهیرفاریابی ( از شرفنامه منیری ).ساطور کُند را نبود حدّ ذوالفقار.سلمان ساوجی. || آنچه بدان گوشت برند. ( المنجد ). آلت قصابان. ( شعوری ج 2 ورق 59 ). کارد قصابی. ( استینگاس ). ابزاری آهنین و قطاع بزرگتر از کارد، و یک دمه آن تیز و برنده ،و یک دمه دیگرش کند، و دارای دسته چوبین که قصابان بدان استخوانهای گوشت را قطع کنند و بشکنند و بگده نیز گویند. ( ناظم الاطباء ) کارد خمیده و سنگین که قصاب بدان استخوان شکند. و گوشت جدا کند و باغبان و هیزم شکن بدان شاخه ها قطع کنند : ز ساطور غم استخوانم شکست به سلاخی غصه برمال دست ( ! ).محمد ظهوری ( از شعوری ).
معنی کلمه ساطور در فرهنگ معین
[ ع . ] (اِ. ) ابزاری آهنی و پهن و دسته - دار شبیه کارد.
معنی کلمه ساطور در فرهنگ عمید
افزار آهنی پهن و دسته دار شبیه کارد که قصابان با آن استخوان را می شکنند.
معنی کلمه ساطور در فرهنگ فارسی
افزار آهنی پهن ودسته دارشبیه کاردقصابان ( اسم ) ۱ - افراز آهنی پهن و دسته دار شبیه به کارد که قصابان به آن استخوان را میشکنند جمع سواطیر .
معنی کلمه ساطور در دانشنامه عمومی
ساطور ( به انگلیسی: Cleaver ) چاقوی بزرگی است با شکل های گوناگون که بیشتر، شباهت زیادی به یک تبر کوچک با تیغهٔ چهارگوش دارد. از ساطور که به عنوان یکی از لوازم آشپزخانه یاد می شود، بیشتر برای بریدن استخوان ها به کار می رود. چاقوی سرآشپز چینی، که به اشتباه به آن ساطور چینی نیز می گویند، در ظاهر شبیه ساطور است ولی از آن نازک تر و تیزتر است و اغلب به منظور بریدن گوشت های بی استخوان یا خرد کردن سبزیجات استفاده می شود.
معنی کلمه ساطور در ویکی واژه
ابزاری آهنی و پهن و دسته - دار شبیه کارد.
جملاتی از کاربرد کلمه ساطور
ارمنیها پیش از تشکیل تیم ملی ایران، در تیم منتخب تهران که در سال ۱۳۰۵ به بادکوبه مسافرت کرد حاضر بودند. هراند گالوتسیان، آرشاک و پل ۳ بازیکن ارمنی تیم منتخب بودند. در نخستین تیم ملی ایران نیز که در سال ۱۳۲۰ با تیم ملی فوتبال افغانستان در کابل بازی کرد، آرتوش آساطوریان عضو تیم بود.
می خواهمش به حلق در آویخته ز دار نه نه دو نیم کرده به ساطورم آرزوست
از آن سو نیز گرگی یوز تمثال بر او سوهان زده ساطور چنگال
آشوت آساطوریان (ارمنی: Աշոտ Ասատուրյան؛ زاده ۲۰ فوریهٔ ۱۹۳۷ - درگذشته ۲۳ مهٔ ۱۹۹۹) کارگردان اهل ارمنستان بود.
شیریم سر از منت ساطور کشیده قصاب غرض را نه سگ پای دکانیم
گر به هوش است خرد رو جگرش را خون کن ور نه پارهست دلم پاره کن از ساطورم
آندرانیک آساطوریان مشهور به آندرانیک (آندو) (زادهٔ ۵ شهریور ۱۳۲۰ در همدان – درگذشتهٔ ۳ اسفند ۱۳۹۳ در لس آنجلس، کالیفرنیا)، آهنگساز، رهبر ارکستر و تنظیمکننده موسیقی پاپ ایرانی-ارمنی بود.
آندرانیک آساطوریان پس از یک دوره مبارزه با سرطان ریه سرانجام در روز یکشنبه تاریخ ۳ اسفند ۱۳۹۳، (۲۲ فوریهٔ ۲۰۱۵)، در سن ۷۳ سالگی در بیمارستانی در لسآنجلس درگذشت.
سر که بود بیخبر از طور عشق در خور او جز حد ساطور نیست
اما آقابکی تساطوریان (ارمنی: Էմմա Աղաբեկի Ծատուրյան؛ زادهٔ ۲۸ اکتبر ۱۹۲۰ - درگذشته ۲۳ دسامبر ۱۹۹۶) موسیقیدان اهل ارمنستان بود.
«وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِیْ آدَمَ» نگفت «و وَلَقَدْ کَرَّمْنَا الْسَّمَاءَ وَ الْاَرْضَ» پس از آدمی آن کار میآید که نه از آسمانها میآید و نه از زمینها میآید و نه از کوهها. چون آن کار بکند ظلومی و جهولى از او نفی شود. اگر تو گویی که «اگر آن کار نمیکنم چندین کار از من میآید» آدمی را برای آن کارهای دیگر نیافریدهاند. همچنان باشد که تو شمشیر پولادِ هندیِ بیقیمتی که آن در خزاین ملوک یابند آورده باشی و ساطورِ گوشتِ گندیده کرده که «من این تیغ را معطّل نمیدارم، به وی چندین مصلحت به جای میآرم!» یا دیگ زرّین را آوردهای و در وی شلغم میپزی که به ذرهای از آن، صد دیگ به دست آید. یا کارد مُجَوهَر را میخ کدوی شکسته کردهای که «من مصلحت میکنم و کدو را بر وی میآویزم و این کارد را معطّل نمیدارم!» جای افسوس و خنده نباشد؟ چون کار آن کدو به میخ چوبین یا آهنین که قیمت آن به پولیست برمیآید؛ چه عقل باشد کارد صد دیناری را مشغول آن کردن؟! حق تعالى تو را قیمت عظیم کرده است. میفرماید که «اِنَّ اللّهَ اشْتَری مِنَ الْمُؤْمِنیِنَ اَنْفُسَهُمْ وَ اَمْوالَهُمْ بِاَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ».
حیف کز بیداد آن بیدادگر در ملک فارس شد قلمدان ها قشو شمشیر ها ساطور شد
کی نفس بد از شکستگی نیک شود؟ شمشیر شکسته چون شود، ساطور است
آرتوش آساطوریان از تهران بازیکن سابق فوتبال ایران است و سابقه ۳ بازی ملی در تیم ملی ایران را دارد.
بهتر از دیدن سیمای گرانجانان است بندبند من اگر در ته ساطور بود
به فرهنگ بربست راه ستیز به کف داشت از کینه ساطور تیز