تقارن
معنی کلمه تقارن در فرهنگ معین
معنی کلمه تقارن در فرهنگ عمید
۲. هم زمانی بین دوچیز.
معنی کلمه تقارن در فرهنگ فارسی
( مصدر ) قرین شدن بایکدیگر با هم یار و دوست گردیدن . جمع : تقارنات .
معنی کلمه تقارن در فرهنگستان زبان و ادب
معنی کلمه تقارن در دانشنامه عمومی
در علوم، به طور مطلق ناوردایی نسبت به تبدیلات هندسی را تقارن گویند مفهوم تقارن به مفاهیمی چون تقارن در زمان ( ناوردایی تحت تبدیل هندسی انتقال در مؤلفه صفرم چاربردار مکان ) نیز تعمیم داده می شود.
در روزمره تقارن یعنی زیبایی در نسبت ها تعادل در ریاضی ما تعریف دقیق تری راجع به این موضوع داریم.
تعریف ۱: نقطهٔ 'A را قرینهٔ نقطهٔ A نسبت به نقطه یO گوئیم هرگاهA را به اندازهٔ ۱۸۰ درجه حولO درصفحه دوران دهیم به 'A برسیم. با توجه به این تعریف نقطهٔ O وسط پاره خط خواهد بود.
تعریف ۲ :نقطه ی'A را قرینهٔ نقطه یA نسبت به خط d گوئیم هرگاه Aرا به اندازهٔ ۱۸۰ درجه حول d در فضا دوران دهیم به'A برسیم.
باتوجه به این تعریف، خط d عمود منصف پاره خط خواهد بود.
تقارن در هندسه
یک شی را دارای تقارن می نامیم زمانی که ان شی را بتوان به دو یا چند قسمت تقسیم کرد که آن ها قسمتی از یک طرح سازمان یافته باشند
یعنی بر روی شکل تنها جابجایی و چرخش و بازتاب و تجانس انجام شود و در اصل شکل تغییری به وجود نیایید آنگاه ان را تقارن می نامیم
مرکز تقارن:اگر در یک شکل نقطه ای مانندA وجود داشته باشد که هر نقطهٔ روی شکل ( محیط ) نسبت به نقطه یAمتقارن یک نقطهٔ دیگر شکل ( محیط ) باشد، نقطهٔ Aمرکز تقارن است؛ یعنی هر نقطه روی شکل باید متقارنی داشته باشد شکل های که منتظم هستند و زوج ضلع دارند دارای مرکز تقارند ولی شکل های فرد ضلعی منتظم مرکز تقارن ندارند.
متوازی الأضلاع و دایره یک مرکز تقارن دارند
ممکن است یک شکل خط تقارن نداشته باشد ولی مرکز تقارن داشته باشد. ( منبع:س. گ ) [ نیازمند یادکرد دقیق]
انواع تقارن:
• تقارن بازتابی :مثلاً اگر بتوان شکل را طوری تصور کرد که انگار قسمتی از ان به طور آیینه ای نسبت به قسمت دیگر تکرار شده است.
• تقارن چرخشی: اگر شکل نسبت به یک نقطهٔ خاص چرخش کند.
• تقارن انتقالی: اگر شکل جابجا شود ولی تغییری نکند.
• تقارن تجانسی: اگر تنها ابعاد شکل تغییر کند و در کلیت تغییری به وجود نیایید.
برای تشخیص خط تقارن از هر نقطه بر روی شکل، بر خط موردنظر عمودی رسم کرده و به همان اندازه ادامه می دهیم. اگر آن نقطه روی شکل قرار گرفت خط تقارن است و اگر روی شکل قرار نگرفت، خط تقارن نیست. هرشکل که قرینه داشته باشد تقارن هم دارد.
معنی کلمه تقارن در دانشنامه آزاد فارسی
تَقارن
گونه ای از تبدیل های هندسی که خود بر سه گونه است: (الف) تقارن نسبت به یک نقطه، با نام مرکز تقارن؛ (ب) تقارن نسبت به یک خط، با نام محور تقارن؛ و (ج) تقارن نسبت به یک صفحه، با نام صفحۀ تقارن. تقارن های نوع اول و دوم را به ترتیب تقارن مرکزی و تقارن محوری می نامند. در این تبدیل، هر نقطه از یک شکل هندسی، مانندP به نقطه ای مانند 'P برده می شود، به قسمی که پاره خط 'PP را در حالت (الف)، مرکز تقارن نصف می کند و در حالت (ب)، محور تقارن نصف می کند و بر آن عمود است. در حالت (ج)، آن را صفحۀ تقارن نصف می کند و بر آن عمود است. نقطۀ 'P را قرینۀ نقطۀP می نامند. اگر همۀ نقاط شکلی دوبه دو نسبت به یک نقطه یا خط یا صفحه متقارن باشند، آن شکل را نسبت به آن نقطه یا خط یا صفحه متقارن گویند. مثلاً دایره نسبت به مرکز و هر یک از قطرهایش متقارن است و مثلث متساوی الساقین نسبت به ارتفاع وارد بر قاعده متقارن است. در علوم تجربی، می گویند در سیستمی تقارن وجود دارد، اگر تغییری در سیستم ویژگی های اساسی آن را تغییر ندهد. مثلاً، اگر علامت بارهای الکتریکی عوض شود، رفتارِ الکتریکیِ آرایشی از بارها تغییر نمی کند.
معنی کلمه تقارن در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه تقارن
از فیلمها یا مجموعههای تلویزیونی که وی در آنها نقش داشتهاست، میتوان به نشانهگذاریشده، خانه کشیش، قانون حقیقی، مادران، تقارن، در خوشی و سختی، طایفه، صفر-هفت، بهگوشم و روز کوتاه کاری اشاره نمود.
میدان الکتریکی خارجی میتواند تقارن محلی دیده شده توسط یونهای مغناطیسی را تغییر بدهد و هردوی قدرت ناهمسانگردی و جهت محورهای آسان را تحت تأثیر قرار دهد.
نه از قرآن زحل مشتری شود منحوس چو از تقارن مریخ زهرهٔ ازهر
رابطه میتواند ساده شود با استفاده از ضریب عدم تقارن اسپین رابطه به شکل
از فیلمها یا مجموعههای تلویزیونی که وی در آنها نقش داشتهاست، میتوان به خبرچینان، گوش آقای رئیس، طایفه، در خوشی و سختی، خودِ زندگی، موج جرم و جنایت، مزرعه، پیتبول، نشانهگذاریشده، مایکا، ۳۹ و نیم، پدر متیو، خون از خون، دوران افتخار، قانون حقیقی، کمیسر آلکس، پزشکان، رنگهای خوشبختی، آخر هفته، آوای وزغ، ماگدا ام.، کارآگاهان جنایی، ع چون عشق، تقارن و بدهی اشاره نمود.
از جدول زیر برای مثال استفاده میکنیم که یک شبه گروه کاملاً غیر متقارن است.
نوع دیگری ایزومر فضایی، ایزومری نوری است. پارهای از مولکولها و یونها در دو شکل که قابل انطباق بر یکدیگر نیستند، رابطهٔ بین آنها مثل رابطهٔ دستهای راست و چپ است. از چنین مولکولها و یونهایی به عنوان نامتقارن یاد میشود و این ایزومرها را انانتیومر (تصویر آینهای) مینامند. این ایزومرها دارای خواص فیزیکی یکسان هستند و تنها تفاوت ایزومرهای نوری تأثیر بر نور قطبیشده است.
تقارن در مولکول به تشخیص مولکول کایرال از غیرکایرال (ناکایرال) کمک میکند. مولکول فوق صفحه تقارن دارد. صفحه تقارن صفحهای فرضیاست که از وسط جسم یا مولکول می-گذرد (مانند یک آینه آن را از وسط نصف میکند) و نیمی از جسم یا مولکول را بهصورت تصویر آینهای نیمه دیگر درمیآورد.
تقارن و زیبایی اجسام افلاطونی الهامبخش معماران، هنرمندان، و صنعتگران از مصر باستان تا کنون بودهاست،
در بسیاری از ارههای برقی از تیغاره مدور استفاده میشود. دندانههای تیغاره گاه نامتقارن هستند و برش بهوسیله آنها تنها در یک سو امکانپذیر است.
در فیزیک ذرات اَبَرْتقارن تقارنی است که ذرّات بنیادی دارای یک اسپین بخصوص را به ذرات بنیادیای با اسپین ۱/۲ متفاوت که آنها را ابرجفت مینامند مرتبط میکند. به بیان دیگر در یک تئوری ابرمتقارن برای هر نوع بوزون یک نوع فرمیون متناظر وجود دارد و بالعکس.
و اذا تقارنت السعود فعندها یرجی الصلاح و تحسن الاحوال