معنی کلمه دایره در لغت نامه دهخدا
- دایره افق ؛ دایره ای است که فلک را نصف کند در میان مرئی و غیرمرئی. دایره موهومی است که آسمان را به دو حصه مرئی و غیرمرئی تقسیم میکند و طلوع و غروب کواکب از این دایره است. ( فرهنگ نظام ). دایره ای است که آسمان فوق زمین را از آسمان زیر زمین جدا کند.
- دائرةالارتفاع ؛ چون قوس ارتفاع کواکب ازین دایره مأخوذ است بدین نام نامیده شده است و این دایره ازسمت الرأس و القدم میگذرد و در روز و شب دو بار بر دایره نصف النهار منطبق میشود.
- دایره اول السموات ؛ دایره ای است که مرور میکند به سمتین الرأس و القدم و بدو نقطه مشرق و مغرب و قطبین.
- دایره بروج ( منطقةالبروج ) ؛ دایره ای است از مشرق بمغرب که در میان دوازده برج واقعست و ضبط حرکات کواکب باین دایره است.
- دایره جداریه ؛ آلتی است نجومی برای اندازه گرفتن فاصله سمت الرأس. معدل النهار. رجوع به دائرة جداریه شود.
- دایره ٔدور ؛ کنایه است از فلک. چرخ. آسمان و سپهر.
- دایره دوران ؛ کنایه است از فلک. دایرة دور. چرخ. سپهر.
- دایره دیرپای ؛ کنایه است از فلک. دایره دوران. سپهر. چرخ :
کیست درین دایره دیرپای
کو لمن الملک زند جز خدای.نظامی.- دایره سمت ؛ دایره سمتیه. دایره ای عظیمه از فلک که بر دو قطب افق و دو قطب منطقه بگذرد. رجوع به دائره سمت شود.