کارتا. ( اِخ ) دهی است از دهستان ایوه بخش ایذه شهرستان اهواز، 48هزارگزی باختری ایذه. کوهستانی ، گرمسیر، سکنه آن 90 تن ، زبان آنان فارسی بختیاری ، آب از چشمه ، محصول آنجا غلات ، شغل اهالی زراعت ، راه مالرو است. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ). کارتا. ( اِخ ) شهرهای کوهستانی سودان فرانسوی بین «سنگال » و صحرا. سکنه 300000 تن. حاکم نشین «نیورو».
معنی کلمه کارتا در فرهنگ فارسی
شهرهای کوهستانی سودان فرانسه واقع بین سنگال و صحرا ۳٠٠/٠٠٠ تن سکنه حاکم نشین آن [ نیورو ] است . دهی است از دهستان ایوه
معنی کلمه کارتا در دانشنامه عمومی
کارتا، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان ایذه در استان خوزستان ایران است. این روستا یک قطب گردشگری ، و زیارتی محسوب می شود . مرقد امامزاده سلطان ابراهیم در این روستا هست و هر ساله زائران زیادی برای زیارت این امامزاده به روستای کارتا سفر می کنند. روستای کارتا از نظر گردشگری خیلی محبوب است و گردشگران برای بازدید از رودخانه کارون کوه های اطراف کارتا و جنگل های بلوط به این روستا سفر میکنند این روستا در دهستان پیان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۷۳۲ نفر ( ۱۳۷خانوار ) بوده است.
جملاتی از کاربرد کلمه کارتا
شاه جان در تاریخ ژوئن ۱۲۱۵ مجبور شد که مُهر سلطنتی خود را در پای بسیاری از نامهها و قراردادهای بارونها درج کند، گروه قدرتمندی از بارونها که دیگر نمیتوانستند مدت زمان زیادی در کنار پادشاهی شکست خورده و حکومت استبدادیاش قرار گیرند، نشان بزرگ قلمرو پادشاه در ۱۵ ژوئن ۱۲۱۵ ضمیمه قراردادها گردید، در عوض، بارونها پیمانهای خود در زمینهٔ وفاداری به شاه جان را در تاریخ ۱۹ ژوئیه ۱۲۱۵ طبق یک سند رسمی به ثبت رساندند، شرایط ثبت توسط سفارت سلطنتی در تاریخ ۱۵ ژوئیه تنظیم گردیده بود که عنوان آن چنین بود: این اصل کلی مگنا کارتا (منشور کبیر) است، قانون زمین یک شعار حزبی بزرگ مگنا کارتا، در واقعیت ایستادن و پایورزی در برابر مخالفت با ارادهٔ صرف پادشاه بود
مگنا کارتا شامل ۱۲۱۵ بند میگردید که تئوری و هدف اصلی آن حول محور کاهش قدرت پادشاه میچرخید، هم چون بند ۶۱ موسوم به بند امنیت، این بند به یک گروه ۲۵ نفره از بارونها اجازه میداد تا هر زمان که پادشاه فرمانی را به زور صادر میکرد، از پذیرش یا اجرای آن خودداری کنند و آن را نادیده بگیرند، این اصل در حقیقت یک فرایند قانونی دوران قرون وسطی به نام گِروکِشی بود که یک امر کاملاً طبیعی در روابط فئودالی شمرده میشد اما هیچگاه در مورد یک پادشاه استفاده نمیگردید، بعد از چند ماه تلاشهای بیهوده و بیعلاقگی به مذاکره در تابستان ۱۲۱۵ شکلگیری جنگ دیگری که بین بارونهای شورشی و پادشاه و طرفدارانش آغاز گردید همهٔ اقدامات قبلی در راستای رسیدن به توافق جامع را به شکست کشاند.