واسه

معنی کلمه واسه در لغت نامه دهخدا

واسه. [ س َ / س ِ ] ( اِ ) پروانه و جانور پرداری که گرداگرد چراغ پرواز می کند. ( ناظم الاطباء ). در مآخذ دیگر دیده نشد.
واسه. [ س ِ ] ( حرف اضافه ) در تداول عوام ،برای. بهرِ. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به سوی شود. کلمه تعلیل مأخوذ از واسطه تازی به معنی بسبب و به جهت و برای و بهر. ( ناظم الاطباء ). رجوع به واسطه شود.

معنی کلمه واسه در فرهنگ معین

( واسة ) (س ) [ ع . واسطه ، برای ، به علت ] (حر. اض . ) (عا. ) برای ، بهر، به جهت .

معنی کلمه واسه در فرهنگ فارسی

در تداول عوام برای بهر . چراغ پرواز می کند .

جملاتی از کاربرد کلمه واسه

این یکیم واسه نام یک تک آهنگ اعتراضی از هیچ‌کس در سبک رپ است که در جریان خیزش ۱۴۰۱ ایران و در حمایت از مردم معترض منتشر شد. این تک آهنگ در پلتفرم ساندکلاود بیش از پنج میلیون مرتبه شنیده‌شد.
«اینها گناه پدر و مادر و بدحجابى هستن. صد دفعه گفتم حجاب مهمه حتى واسه بچه کوچیک. والله به خدا این بچه اگه حجاب داشت چشم بد دنبالش نمی‌افتاد. مردم!! چشماتون رو باز کنید. جورى که بچه‌هاى امروز حرف میزنن و برخورد میکنن یعنى به تکامل ذهنى رسیدن و باید حجاب داشته باشن تا در خطر نباشن.»
اولین کار این گروه آهنگ «دلم تنگه واسه یه لقمه پیتزا» بود که در دوران دبیرستان اعضای گروه ساخته شد. آهنگ «بورلی هیلز»، با موسیقی آهنگ اسپانیایی لا کامیسا نگرا، از آلبوم ۱۰ آهنگی «وگ» باعث شهرت بیشتر این گروه شد.