پرزدار

معنی کلمه پرزدار در لغت نامه دهخدا

پرزدار. [ پ ُ ] ( نف مرکب ) مُزَغَّب. پرزه دار.

معنی کلمه پرزدار در فرهنگ عمید

پارچه یا چیز دیگر که پرز داشته باشد، پرزگن.

معنی کلمه پرزدار در فرهنگ فارسی

( اسم ) که پرز دارد پرزه دار پرزگن پرزناک .

جملاتی از کاربرد کلمه پرزدار

گیاهی است علفی یک ساله با ساقه افراشته. برگ‌های متناوب و دانه دار که در سطح زیرین خاکستری و پرزدار هستند. گل‌های گیاه به رنگ زرد طلایی و میوه آن فندقه است. این گیاه در مناطق معتدل در باغ‌ها و حاشیه مزارع به صورت خودرو می‌روید و از قدیمی‌ترین گیاهان شناخته شده دارویی به‌شمار می‌رود.